از خلاصه حالات نهمین معصوم ، هفتمین اختر امامت
( حضرت امام موسی کاظم علیه السلام )
آن حضرت روز یک شنبه ، هفتم ماه صفر، سال 128 هجرى قمرى در روستائى به نام أ بواء بین مکّه معظّمه و مدینه منوّره دیده به جهان گشود.
نام : موسى صلوات اللّه و سلامه علیه .
کنیه : ابوالحسن ، ابوالحسن اوّل ، ابوالحسن ماضى ، ابوابراهیم ، ابوعلىّ، ابواسماعیل ، ابواسحاق و... .
لقب : عبد صالح ، کاظم ، باب الحوائج ، صابر، رجل ، امین ، عالم ، زاهر، صالح ، شیخ ، وفىّ، نفس زکیّه ، زین المجتهدین و... .
نقش انگشتر: حضرت داراى دو انگشتر بود، که نقش هر کدام به ترتیب عبارتند از: (حَسْبِیَاللّهُ)، (المُلْکُ لِلّهِ وَحَدَهُ).
پدر: امام جعفر، صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم .
مادر: حمیده مصفّاة اندلسى ، دختر صاعد بربرى .
دربان : محمّد بن فضل ، مفضّل بن عمر را گفته اند.
مدّت امامت : حضرت روز دوشنبه ، 25 شوّال ، سال 148 هجرى قمرى ، پس از شهادت پدر بزرگوارش ، در بیست سالگى منصب امامت و زعامت جامعه اسلامى را به عهده گرفت و تا سال 183 هجرى ، امامت آن حضرت به طول انجامید.
مدّت عمر: آن حضرت مدّت بیست سال و بنابر نَقلى 19 سال ، هم زمان با پدر بزرگوارش و مدّت 35 سال پس از آن ادامه حیات داد که جمعا 55 سال طبق مشهور، عمرى با برکت و پر از مشقّت را سپرى نمود، گرچه بعضى عمر آن حضرت را تا 58 سال نیز گفته اند.
علّت زندانى شدن آن امام مظلوم صلوات اللّه و سلامه علیه را طبق آنچه گفته اند، چنین است :
در آن سالى که هارون الرّشید به سفر حجّ رفت و در کنار قبر حضرت رسول صلى الله علیه و آله جمعى از بنى هاشم و از آن جمله امام موسى کاظم علیه السلام را دید، که جهت زیارت قبر آن حضرت حضور دارند.
هنگامى که هارون الرّشید نزدیک قبر مطهّر رسید، گفت : (السّلام علیک یا رسول اللّه ! یا بنى عمّى !) یعنى ؛ سلام بر تو اى رسول خدا!
اى پسر عمویم .
در همین حال ، امام موسى کاظم علیه السلام جلو آمد و هنگامى که نزدیک قبر مطهّر رسید؛ اظهار داشت : (السّلام علیک یا أ بة !)
یعنى ؛ سلام بر تو اى پدر.
هارون الرّشید با دیدن چنین صحنه اى ، چهره خود را درهم کشید و کینه و عداوت آن حضرت را بر دل گرفته و مصمّم بر تحقیر و قتل حضرت شد.
مضافا بر آن که سخن چینان دنیاپرست و ریاست طلب - که در هر زمان بوده و هستند - از موقعیّت سوء استفاده کرده و در هر فرصت مناسبى بر علیه آن حضرت نزد هارون بدگوئى و سخن چینى نموده و او را بر علیه حضرت ، تحریک مى کردند.
تا آن که هارون به بغداد مراجعت کرده و دستور جلب آن حضرت را صادر کرد؛ و حضرتش را در بصره زندانى گرداند.
و چون مدّتى را در آن جا سپرى نمود، به بغداد منتقل شده ؛ و در زندانى مخوف و وحشتناک تحت انواع شکنجه هاى جسمى و روحى محبوس گردید.
در این که حضرت سلام اللّه علیه در چند مرحله زندانى شد؛ و نیز جمعا چه مدّت زمانى را در زندان سپرى نمود، بین مورّخین اختلاف است .
بنابر مشهور: حضرت توسّط سِندى بن شاهک ؛ و به دستور هارون الرّشید مسموم گردید؛ و در روز جمعه ، 25 رجب ، سال 183 هجرى قمرى در زندان بغداد به شهادت رسید؛ و جسد مطهّرش در قبرستان بنى هاشم کاظمین دفن گردید.
خلفاء و سلاطین هم عصر آن حضرت : دوران امامت آن حضرت هم زمان بود با حکومت منصور دوانیقى ، محمّد مهدى عبّاسى ، هادى عبّاسى ، هارون الرّشید.
تعداد فرزندان : مرحوم سیّد محسن امین رحمة اللّه علیه تعداد 18 پسر و 19 دختر از فرزندان امام موسى کاظم علیه السلام را نام برده است ؛ ولى بعضى دیگر گفته اند: آن حضرت داراى 37 دختر و 23 پسر بوده است .
نماز آن حضرت : دو رکعت است ، در هر رکعت پس از قرائت سوره حمد، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده مى شود. و پس از پایان سلام نماز، تسبیحات حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام گفته مى شود؛ و سپس حوائج و خواسته هاى مشروعه خویش را از درگاه خداوند متعال تقاضا نموده ، که ان شاء اللّه بر آورده خواهد شد.
نام مبارک حضرت با عنوان امام (موسى کاظم ) علیه السلام طبق حروف ابجد کبیر 1077 مى باشد.
مطابق با 13 شهریور 178 شمسى .
تاریخ ولادت و دیگر حالات حضرت برگرفته شده است از: اصول کافى ج 1، تهذیب الاحکام ج 6، تاریخ اهل البیت علیه السلام ، مجموعه نفیسه ، مستدرک الوسائل ، تذکرة الخواص ، اعیان الشیعه ج 2، ینابیع المودّه ، الفصول المهمّه ، کشف الغم ج 2، عیون المعجزات ، اعلام الورى ، بحارالانوار: ج ، دلائل الامامة ، جمال الاسبوع ، دعوات راوندى و...
امشب به راستى شبم از روز بهتر است
|
کاندر برابرم رخ فیروز دلبر است
|
در شب کسى ندیده عیان گردد آفتاب
|
جز آفتاب من که رخش مهر انور است
|
تنها نه بزم من ز جمالش فروغ یافت
|
کز نور روى او همه عالم منوّر است
|
پرسید عارفى که بگو کیست یار تو
|
کز عشق او تو را دل پر غم در آذر است
|
گفتم به او نشین و بشنو که یار من
|
نور خدا و مظهر حقّ، عین داور است
|
هم زاده نبىّ بود و بضعه بتول
|
سبط نبىّ، ولىّ خداوند اکبر است
|
سِرّ علىّ، مقام جلىّ، نور منجلى
|
هفتم امام ، حضرت موسى بن جعفر است
|
از آدم و مسیح به درگاه جود او
|
چشم امیدشان همه چون حلقه بر در است
|
آدم طفیل و اصل وجود تو زین سبب
|
معلوم شد که علّت غائى مؤخّر است
|
شاها به غیر صادر اوّل که جدّ تو است
|
عالم تمام مشتقّ و ذات تو مصدر است
|
امروز روز شادى زهراى اطهر است
|
خرّم دل رسول خدا، قلب حیدر است
|
روز ولادت است و نشاط است و خرّمى
|
این روز با نشاط به عمرى برابر است
|
از دامن حمیده برآمد مهین مهى
|
کز نور او سراسر عالم منوّر است
|
مسرور و شاد، صادق آل علىّ نگر
|
میلاد با سعادت موسى بن جعفر است
|
اشعار از شاعر محترم : آقاى محمّد آزادگان