بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

می خوام به خدا هم محبت کنم

می خوام به خدا هم محبت کنم

 

1

 

هم نشینى با فقیران

 

«یا اَحْمَدُ؛ مَحَبَّتى مَحَبَّةُ الْفُقَراءِ فَادْنِ الْفُقَراءَ و قَرِّبْ مَجْلِسَهُمْ مِنْکَ;

اى محمد؛ دوستى من دوستى فقراست،پس هم نشین و هم مجلس فقرا باش.»

فقراى وارسته و آزاده و بى اعتناى به جلوه ها و مظاهر دنیا، محبوب خدایند و محبت به آنها محبت به خداست و آنها، کسانى هستند که به آن ویژگى هاى ارزشمندى که ذکر شد، زینت یافته اند. خداوند به رسولش فرمان مى‌دهد: با این فقرا معاشرت داشته باش و به مجلس و جمع آنها در آى و آنها را به خود نزدیک ساز. اگر فقیر و ثروتمندى در مجلسى بر تو وارد شدند، فقیر را نزد خود بنشان و هیچ گاه فقیران را از خود مران و تا مى‌توانى به آنها محبت بورز، تا تو را مقرب خود سازم و بیشتر به من نزدیک شوى.

 

«وَ اَبْعِدِ الاَْغْنِیاءَ وَ اَبْعِدْ مَجْلِسَهُمْ عَنْکَ فَاِنَّ الْفُقَراءَ اَحِبّائى;

از ثروتمندان و اغنیا و هم نشینى با آنان دورى گزین که فقرا دوستان من هستند.»

در اینجا این سؤال مطرح مى‌گردد که چرا خداوند این قدر روى محبت به فقرا تکیه دارد با اینکه مسلّم در بین فقرا انسانهاى ناشایست و بد یافت مى‌شوند و نیز در بین ثروتمندان انسانهاى پاک و شایسته یافت مى‌شوند؟ در جواب باید گفت: محبت به هر فقیرى چنین امتیاز و مزیتى ندارد و چنانکه در پاسخ خداوند به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) گذشت، محبت به فقیرانى محبت به خداست که آن ویژگى ها را داشته باشند و بدیهى است اگر غنى و ثروتمندى بدانها متصف گردد، محبت به او نیز محبت به خداست: اگر در رفاه و وفور نعمت قرار گرفت، خداى را شکرگزارد و سرمست نعمتها نشود و نیز اگر نعمتى از دست داد بى تابى نکند. در بین انبیا و اولیاى الهى بودند افرادى که توانمند و ثروتمند بودند، ولى به ثروت خود دلبستگى نداشتند. بود و نبود ثروت برایشان یکسان بود و آن را در راه صحیح خرج مى‌کردند. پس چنان نیست که محبت هر فقیرى مطلوب باشد و هر ثروتمندى را از خود برانیم؛ بلکه ملاک خوبى و بدى و نزدیک و دوربودن از خدا، داشتن یا نداشتن آن ویژگى هاست که براى فقیران خداجو ذکر گردید. اینکه چرا خداوند روى فقرا تکیه دارد و فرمود محبت من، محبت فقراست و نفرمود محبت به من محبت به صالحان و صابران و کسانى است که به قضاى الهى راضیند و بر او توکل دارند؛ بدین جهت است که اغنیا و ثروتمندان، بیشتر در معرض فساد و انحراف و طغیان قرار مى‌گیرند و عوامل دور شدن از خدا، در آنها بیشتر است،

چنانکه خداوند فرمود:

«کَلاَّ اِنَّ الاِْنْسانَ لَیَطْغى. اَنْ رّاهُ اسْتَغْنى;

هر آینه انسان به کفر و طغیان مى‌گراید، وقتى که به غنا و دارایى مى‌رسد.» (علق/6)

 

کسى که ثروتش فراوان است، ممکن است به آن متکى گردد و به خود ببالد؛ ولى فقیر ثروتى ندارد که به جهت آن تکبر کند. و بالاترین فسادها و ریشه کفر و عناد و شرک، کبر و خود بزرگ بینى است که ثروتمند مبتلاى به آن است. از آنجا که اغنیا و ثروتمندان بیشتر به فساد و انحراف اخلاقى، بخصوص کبر و غرور، مبتلا مى‌گردند،

خداوند در ذیل آیه 23 از سوره الحدید، فرمود:

«وَ اللّهُ لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور; خداوند دوستدار هیچ متکبر خودستایى نیست.»

 

از آنجا که خداوند آدمهاى افتاده و متواضع را دوست مى‌دارد و اکثر اغنیا به کبر و خودپسندى مبتلایند، مى‌توان گفت اکثر انسانهاى خوب و شایسته در بین فقرا هستند، لذا خداوند فرمود فقرا را دوست بدار، جز کسانى که به کفر و عصیان و لجاجت مبتلایند و اگر مى‌فرمود: اغنیا را دوست بدارید جز بَدان آنها را، تخصیص اکثر لازم مى‌آمد؛ چون اکثر آنها بدند و به صفات ناشایست مبتلایند. از طرف دیگر گرچه ممکن است غنى مؤمن و شایسته باشد، ولى محبت ما به او، فقط براى خدا و به جهت صفات شایسته او نیست و جهات دیگر نیز در دوستى و محبت دخالت دارد. پس محبت تنها براى خدا نیست، لااقل در معرض این است که به جهات دیگر نیز آلوده گردد، چرا که ثروتمندان جاذبه هاى دیگرى نیز دارند که در زمره جاذبه هاى مادى و دنیایى است.

انسان به حسب طبیعت و دیدگاه پست و ابتدایى اش، مال و ثروت را یک ارزش مى‌داند و طبیعى است وقتى با ثروتمندى روبرو مى‌شود، به جهت مالش به او ارج مى‌نهد و او را بزرگ مى‌شمارد، چون در ژرفاى نهانش ثروت را دوست دارد و او را مهم و با ارزش مى‌شمارد. پس به طور طبیعى براى او عظمت و شخصیت قائل است و در برابرش خضوع مى‌کند و خود را خوار مى‌شمارد.

انسان باید خیلى حسابگر و خود ساخته باشد که اگر به مؤمن ثروتمندى برخورد، حساب ثروتمندیش را از ایمانش جدا کند و تنها به جهت ایمانش او را دوست بدارد، نه به جهت مال و دارایى اش. اگر چنین باشد که انسان او را به جهت ارتباطش با خدا دوست بدارد، باید فقیرى که ایمانش بیشتر است و سر و وضع مناسبى ندارد، بیشتر دوست بدارد!

پس تکیه روى دوستى فقرا بدین جهت است که آنها بیشتر با خدا ارتباط دارند و از طرف دیگر اگر در بین اغنیا مؤمنى نیز وجود داشته باشد، غالباً دوستى و محبت به او خالص نیست و با شائبه ها و انگیزه هاى مادى همراه است و خداوند محبتى که خالصانه نباشد نمى‌پسندد؛ چون هر کس هر چه دارد از خداست و دیگران چیزى ندارند که محبت به آنها در عرض محبت به خدا قرار گیرد.

 

منبع:

مصباح یزدی، محمد تقی، کتاب راهیان کوى دوست

عید و اهل بیت

عید و اهل بیت

 

نرگس

 

1 - عید حقیقی

قال علی علیه السلام: الیوم لنا عید و غدا لنا عید و کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید.مستدرک / حدیث 6679

امروز برای ما عید است وفردا نیز همین‌طور. و هر روزی که در آن معصیت خدا زخ ندهد آن روز عید است.

 

2- عظمت عید غدیر

عن الرضا علیه السلام: و ان یوم الغدیر بین الاضحی و الفطر و الجمعه کالقمر بین الکواکب... و هو یوم التهنئة یهنی‌ء بعضکم بعضا. یقول الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤ منین و الائمة و هو یوم التبسّم فی وجوه الناس من اهل الایمان... و هو یوم الزینة. اقبال الاعمال / 464

روز عید غدیر در بین روزهای قربان و فطر و جمعه مانند ماه میان دیگر ستارگان است و آن روز روز تبریک و شاد باش گفتن است که گروهی به گروه دیگر تبریک گفته و می‌گویند: " سپاس خدایی را که ما را جزو چنگ زدگان به ولایت و سرپرستی امیر مؤمنان و امامان قرار داد" و آن روز روزی است که خنده بر چهره مردم با ایمان است و روز آراستگی است.

 

3- عید نوروز

قال علی علیه السلام: نیروزنا کل یوم. من لا یحضر الفقیه / 3 /3 00

نوروز ما همه‌ی روزهاست!

نکته: این کلام شاید از این رو باشد که "هر روز که در آن گناه نشود عید است"، لذا آن بزرگواران که هیچگاه گناه نمی‌کردند پس همه ایامشان نوروز بوده است.

 

قال الصادق علیه السلام: اذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیّب باطیب طیبک و تکون ذلک الیوم صائما. وسائل / 5 /2 88

وقتی نوروز شد غسی کن و بهترین و پاکیزه‌ترین لباسهایت را بپوش و خوشبوترین عطرهایت را بزن و در آن روز روزه باش.

 

4- عید و شب زنده داری

قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: من احیی لیلة العید لم یمت قلبه یوم یموت القلوب.

هرکه شب عید را شب زنده‌داری کند روزی که دلها می‌میرند او دل نمی‌میرد.

وسائل /5/ 139

 

5- زیبایی صورت و سیرت در عید

قال زین العابدین علیه السلام: یتزین کل منکم یوم العید الی غسل و کحل و لیدُع ما بلغ ما استطاع و لا یکوننّ احدکم احسن هیأة و ارذلکم عملا. مستدرک / 6670

هر یک از شما باید در روز عید خود را با غسل و سرمه تزیین کند و ... و نباید هیچ یک از شما خوش ظاهر بوده ولی از نظر عمل و رفتار، پست کردار باشد.

 

6-  تزیین عید به اذکار الهی

قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: زیّنوا اعیادکم بالتکبیر، زیّنوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس. کنز العمال / 24094 24095

عیدهایتان را به تکبیر گفتن بیارایید و عید فطر و قربان را با گفتن لا اله الا الله و الله اکبر و حمد خداوند تقدیسش زینت کنید

نشانه های ظهور امام زمان ؟

سوال :

نشانه های ظهور امام زمان

 

پاسخ :

علائم و نشانه‏هاى ظهور که هر یک نویدى از نزدیک شدن ظهور آن حضرت(عج) است فراوان است که به ذکر علائم حتمی اکتفا مى‏کنیم:
1- خروج سفیانى: سفیانى مردى از نسل ابوسفیان است که پیش از ظهور حضرت خروج مى‏کند و پس از ظهور با امام مى‏جنگد. امام صادق(ع) فرمود: «ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانى هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنى داریم. ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان با پیامبر(ص) مبارزه کرد و معاویه با على(ع) و یزید با حسین بن على(ع) به مخالفت برخاستند و سفیانى نیز با قائم(عج) خواهد جنگید، (بحارالانوار، ج 52، ص 182).
2- خسف در بیداء: خسف ؛ یعنى، فرو رفتن و بیداء سرزمین بین مکه و مدینه است و مراد از آن فرو رفتن لشکر سفیانى در زمین است. على(ع) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما، مهدى(عج) سفیانى خروج مى‏کند. سپاه وى به سوى مدینه حرکت مى‏کند و چون به سرزمین بیداء مى‏رسند خداوند آنها را در کام زمین فرو مى‏برد، (ینابیع الموده، قندوزى، چاپ بصیرتى، ص 427).
3- خروج یمانى: سردارى است از یمن که قیام کرده و مردم را به حق و عدل دعوت مى‏کند. امام صادق(ع) فرمود: قیام خراسانى و سفیانى و یمانى در یک سال و یک روز خواهد بود و در این میان هیچ پرچمى به اندازه پرچم یمانى دعوت به حق و هدایت نمى‏کند، (کتاب‏الغیبه، نعمانى، ص 252). ظاهراً خراسانى نیز دعوت به حق مى‏کند.
4- قتل نفس زکیه: نفس زکیه؛ یعنى، انسان پاک. امام باقر(ع) فرمود: «بین ظهور مهدى(عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه‏روز فاصله نیست»، (الارشاد، ج 2، ص 374).
5- صیحه آسمانى: ظاهراً صدایى است که در آستانه ظهور از آسمان شنیده مى‏شود. امام باقر(ع) فرمود: «ندا کننده‏اى از آسمان نام قائم را ندا مى‏کند پس هر که در شرق و غرب است آن را مى‏شنود، (کتاب الغیبه، نعمانى، ص 252). براى مطالعه ی بیشتر ر.ک: 1- ظهور نور، على سعادت‏پرور، نشر تشیع 2- علائم ظهور امام زمان(عج)، محمد حسین همدانى، انتشارات صحفى 3- نشانه‏هاى ظهور، سادات مدنى، نشر منیر 4- از ولادت تا ظهور، کاظم قزوینى، ترجمه: فریدونى، نشر آفاق 5- از ولادت تا ظهور، کربى، انتشارات الهادى 6- چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان دفتر تبلیغات اسلامى قم، چاپ اول زمستان 1375، صص 316 - 245 7- مقاله بررسى نشانه‏هاى ظهور، اسماعیل اسماعیلى‏

سال ۸۷ سال چه حیوانی است ؟

آیا میدانید سال ۸۷ سال چه حیوانی است ؟...

 

سال قبل یعنی سال ۱۳۸۶ سال خوک بوده است تقویم قمری بر اساس وضعیت ماه پایه گذاری شده است و هر 12 سال با حیوانی شناخته می شود فالگیرها بر اساس رابطه بین دایره البروج حیوانات و شخصیت های هر یک پیشگویی های خود را شکل می دهند

و اما ام سال: ...

سال 87 که عدد زیبای هفـــت را در خود دارد سال مــوش است

 

 

و همان سال تولد کســـانی که در سالهای 75 ، 63 ، 51 ، 39 ، 27 و... متولد شده اند، چراکه گردش آن هر 12 سال یک بار است طبق روایات، پنج قرن قبل از میلاد مسیح، حضرت سلیمان همه ی حیوانات را دعوت می کنند تا در جشن سال نو شرکت کنند. بنا به دلائلی فقط دوازده تا حیوان، دعوتشان را اجابت کردنند که به ترتیب اینها بودنند

موش/ گاو/ ببر/ گربه ( خرگوش )/ اژدها ( نهنگ )/ مار/ اسب/ بز/ میمون/ خروس/ سگ/ خوک

گویند سال موش سال فرصت های طلایی است. و برای آن هایی که تیزفهم هستن و مقداری پول اضافه هم دارند، سالی کاملاً مغتنم به شمار میرود، اگر فردی هست که خودش را برای سرمایه گذاری های کلان آماده ی ریسک کرده است، بهتر است در این سال، دست بکار بشود، اگر در دومیدانی یا رالی و اینجور ورزشها شرکت می کنید، امسال حتماً شانس خودرا برای شکستن رکورد، امتحان کنید. چون امسال، سالی است که رکوردهای سرعت نصف می شوند اگر رمان نویس هم هستید باز شانس زیادی برای موفقیت دارید، چون امسال قراراست کتاب های زیبا، شاهد موفقیت هایشان باشند

و همچنین محصولات کشاورزی هم به حداکثرخواهد رسید!
در عرصه ی هنر هم نمایش تئاتر با اقبال مواجه می شود ضمناً سال موش، برای مشاغل عمومی و سیاستمدارهای فرصت طلب هم موقعیت مناسبی است.برای مثال، ریچاردنیکسن در سال 1972سال موش برای بار دوم به ریاست جمهوری امریکا انتخاب شد و یاکشور یونان خودش رو جمهوری اعلام کرد

ورود به سال موش باعث شده نگرانی بسیاری از مردم جهان را دربرگیرد. طبق نظر روانشناسان خیلی از مردم دنیا به خاطر ورود به سال موش نگران و مضطرب بوده و در انتظار وقوع حوادث طبیعی، فاجعه و سقوط بازارهای سهام هستند. با پایان سال خوک اهالی شرق آسیا و به خصوص چینی ها دسته دسته به سمت فالگیرها، ستاره شناسان و پیشگوها روان شده اند تا از آینده نامطمئن خود اطلاع پیدا کنند. چینی ها بر این باورند که وقایع هر سال تحت تاثیر عوامل موجود در دل زمین مانند طلا، چوب، آب و آتش تعیین می شود
موش اولین حیوان این تقویم و نشانگر آغاز دوره است.امسال شاهد تغییرات مهمی در حکومت امریکا، روسیه و تایوان خواهیم بود. پس از سال موش نوبت به سال های گاو، ببر، خرگوش، اژدها، مار، اسب، بز، میمون، خروس، سگ و خوک می رسد.


در هر صورت با توجه به تمام گذارشات اندیشمندان ِفالگیران ِ محققان ِ منجمان ِ دانشمندان و همه و همه ی آنهایی که در این مسائل زحمت می کشند و مطالب جمع آوری می کنند ما میدانیم که ( ید الله فوق ایدیهم )  دست خدا بالا ترین دست روی تمام دست هاست و هیج عملی بدون اذن خداوند انجام نمی شود ... هیج برگی و ... بدون اجازه باری تعالی خداوند عزوجل روی زمین نمی ریزد و ... چرا ؟ چون که فرمودند خداوند ( عالم السر و الخفیات ) هستند یعنی بر تمام اعمال و کار های تمام و آشکارای که انجام شده است یا انجام می شود احاطه کامل دارند چون که جزء اسم های بی نظیر خود خداوند ( قاهر قادر عالم ... ) است

حالا با این توصیفات ما که از یک همچین خدایی یکتا و بی همتا بهره مند هستیم که باید افتخار بندگی را داشته باشیم که همین طور است پس تمام این مطالب همه نظریه ای بیش نیست و همه چیز و همه فعل و... فقط به خواست خداست

پس چه زیباست که ما تمام لحظه لحظه زندگی خود را با افتخار به یک همچین قادر و توانا و دانا و متعالی بسپاریم و هر صبح که از خواب بر می خیزیم رو به قبله بعد از سلام بر امام زمان ( اسلام علیک یا اباصالح المهدی ) رو به خداوند بگوییم :

( افوض امری الله ان الله بصیر العباد )

یعنی ای خدای مهربان ومهربان ترازهزار پدرومادرتمام زندگی ام را به شما می سپارم شما من را در تمام امور زندگیم راهنمایی کنید گناه نکنم موجبات گناه را از جلوی راهم دور کنید و موجبات رضای شما و ثواب را برای من محیا سازید تا محب شما شوم و شما از من رضایت داشته باشید  ( ان شاالله )

 

سال نو در مشهد چه گذشت...

 

همان طور که در رسانه ها یا از دوستان شنیدید شهر مشهد بالاترین زائر و مسافر را داشت به طوری که رقم بی نظیر پنج میلیون زائر فقط لحظه تحویل سال مجموعا در رواق ها و صحن های زیبای امام رضا خودرا به هر حالتی که بود جای دادند تا آن لحظه حتما کنار

امام معین الضعفا و غریب الغربا السلطان علی بن الموسی الرضا المرتضی علیه السلام باشند 

واین نشان از آن بینش الهی و معرفت خدایی و اعتقادات بی نظیر ما ایرانی ها است که به قول شاعر اهل بیت مرحوم محمد رضا آقاسی

( یا امام رضا.... میگن تو مریض ها رو شفا میدی )

که از هر کجای کشور و جهان بیایند با هر نوع اعتقادات و هر نوع پوشش و آن لحظه حتما در آن جا باشند و این هیچ ربطی به ساعت هم ندارد چرا که سال قبل تحویل سحر بود و باز هم این استقبال پر شور دیده شده بود ام سال ها دیده شد و سال های بعد هم دیده هم خواهد شد

مردمی که لحظه دیدار آن پنجرهای طلایی سر از پا نمی شناسند و فقط به این فکر میکنند که حتما بوسه به آن پنجره زیباو طلایی بزنند که اگر نشود سفر شان مورد قبول واقع نشده محجبه چادری غیر چادری هم فرق نمی کند 

عده ای این عمل را به طوری مسمم تر انجام میدهند چرا چون که حتما مریض دارد و عده ای چشم به راه خبر خوش هستند و با هم می گویند ناراحتی ندارد  درست می شود حتما ... چون فلانی رفت پیش امام رضا (ع) شفاشو می بگیرد

 و این نظریه را نه فقط قبول دارند بلکه اعتقاد هم دارند و اصلا ایمان دارند ... 

برخی هم بچه مریض ... نوزاد شیر خوار مریض ... با چوب زیر بقل ...خودرا به هر طوری که هست به آن پنجره طلایی می رسانند بعد که بوسه میزنند حالا مطمئن هستنند که شفارو گرفتند و خیالشان راحت می شود و بافرادی هم مریض ندارند و مشکل زندگی .. مالی ...دارند خلاصه همه به عناوین مختلفی می آیند

افرادی هم اگر چه مشکل دارند واین شدت و ضعف دارد ولی نیت فقط بخاطر خود امام رضا (ع) است که خودرا به مشهد می رسانند

بله دوستان این فقط بخش بسیار کوچک یک روز از حال و هوای سحن و سرای امام رضا (ع) است و اگر بروید و پای خاطرات آن خادمین بنشینید ناخود آگاه اشک در چهره شما پدیدار می شود

امام رضا ...

تو قریب القربا یی               به خدا منم قریبم

    اگه دستامو نگیری              از دو عالم بی نصیبم