بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

مبارزات امام حسن عسکرى علیه السلام

مبارزات امام حسن عسکرى علیه السلام

 

شهادت امام حسن عسکری

پیشوایان معصوم مظهر زیباى ارزشهاى متعالى انسان و تجلى آیات قرآنى در حیات اجتماعى و سیاسى خویشند. صفات متضاد در اقیانوس وجودشان به هم پیوند خورده و منظره دل‏انگیزى از انسان کامل را فرا روى عاشقان فضیلتها و پاکیها قرار داده است.

 شبانگاهان میعاد نیایشها و خلوت خالصانه آنها با معبود هستى است و روزها میدان جهاد و امید بخشیدن به آینده و نهراسیدن از شبهاى دیجور ظلم و ستم. دریاى فضیلت آنان مجموعه‏اى از بیم و امید، ولایت و برائت، شوق و اندوه، خروش و بردبارى، عبادت و جهاد و زهد و مسوولیت پذیرى در مسائل مهم اجتماعى است. همه اینها در سایه لطف الهى تحقق مى‏یابد که همواره جامعه را از وجود آنان بهره‏مند ساخته است. امام عسکرى (ع) ستاره درخشانى از منظومه نور و عصمت است. وقتى بر سجاده‏اش قامت نماز مى‏بندد، از همه دنیا مى‏برد، عابدان را به حسرت وا مى‏دارد و انسانهاى دور افتاده از وصال و فطرت را به ساحل بندگى رهنمون مى‏شود. صالح ابن وصیف، زندانبان حضرت، بدین امر اعتراف کرده است.

او در پاسخ به کسانى که او را به سخت‏گیرى بیشتر فرا مى‏خواندند، گفت: چه کنم؟ شرورترین افراد را بر وى مى‏گمارم، ولى پس از چندى جذبه‏اش آنان را به نماز و روزه وا مى‏دارد. امام (ع) در صحنه‏هاى اجتماعى - سیاسى نیز براى حق‏باوران و عدالت‏جویان الگویى جامع است. تحمل شجاعانه زندان و سازماندهى شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان که هریک در این نوشتار جداگانه مورد بررسى قرار مى‏گیرد، بخشى از اقدامهاى آن امام راستین در عرصه‏هاى فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.

امام عسکرى (ع) و زندانهاى طاغوت

هرچند حضور اجبارى امام حسن (ع) در محله «عسکر» شهر سامرا که شهرت عسکرى را برایش به ارمغان آورد، نوعى زندان شمرده مى‏شود; اما طاغوتیان به این مقدار بسنده نکردند و بارها حضرت را به زندانهاى مخوف افکندند. بى‏تردید این زندانها نتیجه رویارویى آن بزرگوار به چهار خلیفه عباسى (المستعین بالله، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد بالله) بود; مبارزاتى که نگاهى گذرا بدان سودمند مى‏نماید: 1- مرحوم کلینى مى‏نویسد: امام عسکرى (ع) را نزد على بن «نارمش‏» زندانى کردند. او ناصبى بود و بر آل ابى طالب سخت مى‏گرفت. درباریان به وى سفارش کردند که بر حضرت سخت‏بگیرد; ولى هنوز یک روز از زندانى شدن امام نگذشته بود که ابن نارمش تحول یافت و چنان شد که از هیبت و عظمت امام چشم از زمین برنمى‏داشت. چندى بعد، المستعین، خلیفه عباسى، تصمیم گرفت‏حضرت را به قتل برساند. او به سعید دربان دستور داد امام (ع) را سمت کوفه برده، در راه نابود سازد. این خبر میان شیعیان منتشر شد. پاکدلان ضمن نامه‏اى حضرت را از این تصمیم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنین نوشت: من از خدا خواستم این طاغوت را تا سه روز دیگر از میان بردارد. دعاى امام به اجابت رسید و روز سوم ترکها المستعین را از خلافت‏برکنار کردند. 2- ابى هاشم جعفرى مى‏گوید: من همراه امام عسکرى (ع) در زندان مهتدى بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، این طاغوت مى‏خواهد امشب مرا به قتل برساند; ولى در این شب، عمرش پایان مى‏یابد. او فرزندى ندارد; ولى خداوند به من فرزندى عنایت‏خواهد کرد. خلیفه، بامداد، به وسیله‏ى ترکان به قتل رسید، ناآگاهان با معتمد بیعت کردند و ما سالم ماندیم. 3- وقتى «معتمد»، خلیفه عباسى، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان على بن حزین فرستاد، پیوسته از حال وى مى‏پرسید و على بن حزین پاسخ مى‏داد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت مى‏گذراند. معتمد روزى تصمیم گرفت امام (ع) را آزاد سازد. على بن حزین پیام معتمد را به حضرت ابلاغ کرد. حضرت از زندان بیرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نیز به وى بپیوندد. على بن حزین گفت: منتظر نمانید، تنها فرمان آزادى شما آمده است. امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگیر شدیم و مى‏دانى که اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ این پیام سبب شد معتمد با آزادى جعفر نیز موافقت کند. صمیرى مى‏گوید امام در حال بیرون رفتن این آیه را تلاوت فرمود: (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون)(صف، 61: 8) اراده مى‏کنند نور الهى را با دهانهاشان خاموش کنند، اما خداوند نورش را کامل مى‏کند، هرچند کافران را ناخوشایند باشد. سالهاى زندان بر امام بسیار سخت مى‏گذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسیار وحشت‏زا بود. در یکى از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصیحت کرد و ضمن یادآورى شخصیت الهى حضرت، او را از بدرفتارى باز داشت. مرد گفت: تصمیم دارم وى را میان درندگان بیفکنم. آنگاه از مسؤولان اجازه گرفت و حضرت را میان درندگان افکند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بى‏هیچ آزارى پیرامونش حلقه زدند.

 

منبع:

ماهنامه کوثر شماره 28

زیارت امام حسن عسکرى علیه السلام

زیارت امام حسن عسکرى علیه السلام

 

شهادت امام حسن عسکری
 
این زیارت را با صدای استاد فرهمند از اینجا بشنوید

شیخ به سند معتبر از آن حضرت روایت کرده که فرمود قبر من در سُرّ مَن راءى امان است از براى اهل دو جانب از بلاها و عذاب خدا مجلسى اوّل اهل دو جانب را به شیعه و سنّى معنى کرده و فرموده که برکت آن حضرت دوست و دشمن را احاطه فرموده است چنانکه قبر کاظمین علیه السلام سبب امان بغداد شد الخ و سیّد بن طاوس فرموده چون خواستى زیارت کنى حضرت عسکرى علیه السلام را بجا آور جمیع آنچه را که در زیارت پدرش حضرت هادى علیه السلام

بجا مى آوردى پس بایست نزد ضریح آن حضرت و بگو:

 

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ

سلام بر تو اى مولا و سرور من

یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی الْهادِىَ الْمُهْتَدِىَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ

اى ابا محمد حسن بن على هادى راه یافته و رحمت خدا و برکاتش نیز بر تو باد

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَوْلِیآئِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ

سلام بر تو اى ولى و نماینده خدا و فرزند اولیاء او سلام بر تو اى حجت خدا

وَابْنَ حُجَجِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَصْفِیآئِهِ اَلسَّلامُ

و فرزند حجتهاى خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و زاده برگزیدگانش سلام

عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ وَابْنَ خُلَفآئِهِ وَاَبا خَلیفَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ

بر تو اى جانشین خدا و فرزند جانشینانش و پدر جانشین او سلام بر تو اى فرزند

خاتَمِ النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا

خاتم پیمبران سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى

بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ

فرزند امیر مؤ منان سلام بر تو اى فرزند بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیْکَ یَا بْنَ الاَْئِمَّةِ الْهادینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الاَْوْصِیآءِ

بر تو اى فرزند امامان راهنما سلام بر تو اى فرزند اوصیاى

الرّاشِدینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ

با رشد و هدایت سلام بر تو اى نگهبان پرهیزکاران سلام بر تو اى پیشواى

الْفآئِزینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رُکْنَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فَرَجَ

رستگاران سلام بر تو اى پایه و رکن اهل ایمان سلام بر تو اى گشایش ده

الْمَلْهُوفینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الاَْنْبِیآءِ الْمُنْتَجَبینَ اَلسَّلامُ

اندوهناکان سلام بر تو اى وارث پیمبران برگزیده سلام

عَلَیْکَ یا خازِنَ عِلْمِ وَصِىِّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الدّاعى

بر تو اى خزینه دار علم وصى رسول خدا سلام بر تو اى دعوت کننده

بِحُکْمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النّاطِقُ بِکِتابِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

به حکم خدا سلام بر تو اى گویاى به کتاب خدا (قرآن ) سلام بر تو اى

حُجَّةَ الْحُجَجِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا هادِىَ الاُْمَمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ

حجت حجتهاى الهى سلام بر تو اى راهنماى ملتها سلام بر تو اى واسطه

النِّعَمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْبَةَ الْعِلْمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ الْحِلْمِ

و سرپرست نعمتها سلام بر تو اى گنجینه دانش سلام بر تو اى کشتى حلم و بردبارى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الظّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ وَالثّابِتَةِ

سلام بر تو اى پدر امام منتظر آنکس که حجت و نشانه اش براى شخص خردمند آشکار و

فِى الْیَقینِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ اَعْیُنِالظّالِمینَ وَالْمُغَیَّبِ عَنْ

معرفتش به یقین ثابت و مسلم است آنکه در پرده است از دیده ستمکاران و آن غایب و پنهان از

دَوْلَةِ الْفاسِقینَ وَالْمُعیدِ رَبُّنا بِهِ الاِْسْلامَ جَدیداً بَعْدَ الاِْنْطِماسِ

حکومت و دولت اهل فسق و عصیان و آنکس که پروردگار ما بوسیله اش دین اسلام را بصورت تازه و نوى باز گرداند پس از فرسودگى

وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاِْنْدِراسِ اَشْهَدُ یامَوْلاىَ اَنَّکَ اَقَمْتَ الصّلوةَ

و قرآن را تر و تازه باز آرد پس از کهنگى گواهى دهم اى سرور من که براستى تو برپاداشتى نماز را

وَآتَیْتَ الزَّکاةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَدَعَوْتَ اِلى

و پرداختى زکات را و امر کردى به معروف و نهى کردى از منکر (کار زشت ) و دعوت کردى

سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى

مردم را به راه پروردگارت به فرزانگى و پند نیک و پرستش کردى خدا را از روى اخلاص تا

اَتیکَ الْیَقینُ اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یَتَقَبَّلَ زِیارَتى

مرگت فرا رسید از خدا خواهم بدان منزلت و مقامى که شما در نزد او دارید که بپذیرد زیارتى را که من

لَکُمْ وَیَشْکُرَ سَعْیى اِلَیْکُمْ وَیَسْتَجیبَ دُعائى بِکُمْ وَیَجْعَلَنى مِنْ

از شما کردم و قدردانى کند از سعى و کوششم براى رسیدن به درگاه شماو اجابت کند دعایم را بوسیله شما و قرارم دهد

اَنْصارِ الْحَقِّ وَاَتْباعِهِ وَاَشْیاعِهِ وَمَوالیهِ وَمُحِبّیهِ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ

از یاوران حق و پیروان و همراهان و دوستان و دوست دارانش و سلام بر تو

وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس ببوس ضریحش را و بگذار طرف راست صورت خود را بر

و رحمت خدا و برکاتش

آن پس طرف چپ را گذار و بگو: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

خدایا درود فرست بر آقاى ما محمد و خاندانش

وَصَلِّ عَلى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْهادى اِلى دینِکَ وَالدّاعى اِلى

و درود فرست بر حسن بن على آن راهنماى بسوى دین تو و دعوت کننده بسوى

سَبیلِکَ عَلَمِ الْهُدى وَمَنارِ التُّقى وَمَعْدِنِ الْحِجى وَماْوَى النُّهى

راه تو پرچم هدایت و مشعل تقوى و کان عقل و جایگاه فرزانگى و خرد

وَغَیْثِ الْوَرى وَسَحابِ الْحِکْمَةِ وَبَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَوارِثِ الاَْئِمَّةِ

و باران رحمت مردم و ابر (ریزان ) حکمت و دریاى پند و وعظ و وارث امامان

وَالشَّهیدِ عَلىَ الاُْمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَالْفاضِلِ الْمُقَرَّبِ

و گواه بر امت ، آن معصوم از گناه و پاکیزه و فاضل مقرب درگاه

وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذى وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْکِتابِ وَاَ لْهَمْتَهُ فَصْلَ

و پاک از پلیدى ، آن کس که علم کتاب خود (قرآن ) را به او ارث دادى و طریقه جدا کردن بین حق و باطل

الْخِطابِ وَنَصَبْتَهُ عَلَماً لاَِهْلِ قِبْلَتِکَ وَقَرَنْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِکَ

و داورى آن را به او الهام فرمودى و او را پرچم و نشانه اهل قبله خود قرار دادى مقرون ساختى فرمانبردارى او را به فرمانبردارى خود

وَفَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلى جَمیعِ خَلیقَتِکَ اَللّهُمَّ فَکَما اَنابَ بِحُسْنِ

و واجب کردى دوستیش را بر همه آفریدگانت خدایا چنانچه او دل بست با

الاِْخْلاصِ فى تَوْحیدِکَ وَاَرْدى مَنْ خاضَ فى تَشْبیهِکَ وَحامى

اخلاصى پاک درتوحید تو و محکوم کرد کسى را که در اندیشه تشبیه تو (به مخلوق ) فرو رفته بود و حمایت کرد

عَنْ اَهْلِ الاْیمانِ بِکَ فَصَلِّ یا رَبِّ عَلَیْهِ صَلوةً یَلْحَقُ بِها مَحَلَّ

از ایمان دارندگان به تو پس درود فرست پروردگارا بر او درودى که او را به جایگاه

الْخاشِعینَ وَیَعْلُو فِى الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَبَلِّغْهُ مِنّا

خشوع کنندگان و فروتنان درگاهت رساند و برساند او را بدرجه جدش خاتم پیمبران و برسان به او از جانب من

تَحِیَّةً وَسَلاماً وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فى مُوالاتِهِ فَضْلاً وَاِحْساناً وَمَغْفِرَةً

تحیت و سلامى و بده به ما از نزد خویش در دوستیش برترى و احسان و آمرزش

وَرِضْواناً اِنَّکَ ذُو فَضْلٍ عَظیمٍ وَمَنٍّ جَسیمٍ پس نماز زیارت بجا آور و چون

و خشنودى خود را که براستى تو داراى فضلى بزرگ و نعمتى گرانمایه هستى

فارغ شدى بگو: یا دآئِمُ یا دَیْمُومُ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا کاشِفَ الْکَرْبِ

اى همیشگى و اى پاینده و اى زنده اى همیشه پابرجا اى برطرف کن گرفتارى

وَالْهَمِّ وَیا فارِجَ الْغَمِّ وَیا باعِثَ الرُّسُلِ وَیا صادِقَ الْوَعْدِ وَیا حَىُّ

و اندوه و اى زداینده غم و غصه اى برانگیزنده رسولان و اى راست وعده و اى زنده اى که

لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِحَبیبِکَ مُحَمَّدٍ وَوَصِیِّهِ عَلِی ابْنِ عَمِّهِ

معبودى جز تو نیست توسل جویم بدرگاه تو بوسیله حبیبت محمد و وصیّش على عموزاده

وَصِهْرِهِ عَلَى ابْنَتِهِ الَّذى خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرایِعَ وَفَتَحْتَ بِهِمَا

و شوهر دخترش آن دو بزرگوارى که پایان دادى به آن دو مذاهب را و گشودى به آن دو

التَّاْویلَ وَالطَّلایِعَ فَصَلِّ عَلَیْهِما صَلوةً یَشْهَدُ بِهَا الاَْوَّلُونَ

تاءویل و رازهاى سربسته قرآن را پس درود فرست بر آن دو درودى که گواهى دهند بدان پیشینیان

وَالاْخِرُونَ وَیَنْجُوبِهَا الاَْوْلِیآءُ وَالصّالِحُونَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِفاطِمَةَ

و پسینیان و نجات یابند به آن دوستان تو و شایستگان درگاهت و توسل جویم بدرگاهت بوسیله فاطمه

الزَّهْرآءِ والِدَةِ الاَْئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ وَسَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ الْمُشَفَّعَةِ

زهراء مادر امامان راه یافته و بانوى زنان جهانیان آنکه شفاعتش

فى شیعَةِاَوْلادِهَا الطَّیِّبینَ فَصَلِّ عَلَیْها صَلوةً دآئِمَةً اَبَدَ الاْبِدینَ

پذیرفته است درباره شیعیان فرزندان پاکش درود فرست بر او درودى همیشگى و جاویدان و تا برپا است

وَدَهْرَ الدّاهِرینَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحَسَنِ الرَّضِىِّ الطّاهِرِالزَّکِىِّ

روزگار و توسل جویم بدرگاهت بوسیله حسن مجتبى آن امام پاک پاکیزه

وَالْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِىِّ الْبَرِّ التَّقِىِّ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ

و حسین مظلوم آن امام پسندیده و نیکوکار با تقوى دو آقاى جوانان اهل بهشت

الاِْمامَیْنِ الْخَیِّرَیْنِ الطَّیِّبَیْنِ التَّقِیَّیْنِ النَّقِیَّیْنِ الطّاهِرَیْنِ الشَّهیدَیْنِ

آن دو امام برگزیده پاکیزه با تقواى بى عیب و پاک و آن دو شهید

الْمَظْلُومَیْنِ الْمَقْتُولَیْنِ فَصَلِّ عَلَیْهِما ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما غَرَبَتْ

مظلوم کشته (راه حق ) پس درود فرست بر آن دو تا هرگاه که (جهانى برپا است و) سر زند و غروب کند خورشیدى

صَلوةً مُتَوالِیَةً مُتَتالِیَةً وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

درودى پشت سر هم و پى درپى و توسل جویم بدرگاهت به على بن الحسین

سَیِّدِالْعابِدینَ الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظّالِمینَ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی

آقاى عبادت کنندگان و مستور از ترس ستمکاران و به محمد بن على

الْباقِرِ الطّاهِرِ النُّورِ الزّاهِرِ الاِْمامَیْنِ السَّیِّدَیْنِ مِفْتاحَىِ الْبَرَکاتِ

باقر آن امام پاک و آن روشنى تابناک آن دو امام بزرگ کلید هر برکت

وَمِصْباحَىِ الظُّلُماتِ فَصَلِّ عَلَیْهِما ما سَرى لَیْلٌ وَما اَضآءَ نَهارٌ

و چراغ هر تاریکى و ظلمت درود فرست بر آنها تا بگذرد شبى و بتابد روزى

صَلوةً تَغْدُو وَتَرُوحُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ عَنِ

درودى در بامداد و پسین و توسل جویم بدرگاهت بوسیله جعفر بن محمد آن راستگوى از طرف

اللَّهِ وَالنّاطِقِ فى عِلْمِ اللَّهِ وَبِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصّالِحِ فى نَفْسِهِ

خدا و گویاى دانش خدا و به موسى بن جعفر آن بنده اى که خودبخود شایسته و صالح بود

وَالْوَصِىِّ النّاصِحِ الاِْمامَیْنِ الْهادِیَیْنِ الْمَهْدِیَّیْنِ الْوافِیَیْنِ الْکافِیَیْنِ

و آن وصى خیرخواه که هر دوى آنها دو امام راهنماى راه یافته و وافى و کافى بودند

منبع:

مفاتیح الجنان

گزیده‎ای از نظرات مخالف و موافق در مورد ویژه‎نامه خرافات در عزاد

گزیده‎ای از نظرات مخالف و موافق در مورد ویژه‎نامه خرافات در عزاداری

 

عزاداری، امام حسین

 

گزیده‎ای از نظرات مخالفین

- یک سؤال: چطور بوده که در زمان امام صادق با وجود اینکه هر کس به زیارت امام حسین (ع) می‎رفت ممکن بود جونش از دست بده یا در زمان امام هادی(ع) شرایطی را که حاکم آن موقع برای زیارت می‎گذاشت مانند دادن پول، قطع کردن دست و پا و ... باز هم مردم می‎رفتند و حاضر بودند این موارد را به جان خود بخرند و به زیارت امام حسین بروند.

- حالا سؤال من این است مگر ضرر به جان و بدنشان نبوده پس چرا امام صادق و امام هادى هیچ عکس العملی در قبال این مردمی که به زیارت می‎رفتند با وجود قطع کردن دست و ... نشان ندادند و بالعکس آنها را تشویق می‎کردند؟ بنده آدرس دقیق صحبت‎های خود را ندارم ولی می‎دانم که تمام این صحبت‎ها در تاریخ طبری به طور مفصل آمده است.

- بهتر است نظر مخالفان مطالب و مقالات خود را هم بنویسید تا حداقل در کشوری که از دموکراسی و آزادی اندیشه دم می‎زنند این مسئله تا حدی رعایت شود.

- 4 کتاب اصلی شیعه می‎گویند قمه‎زنی برای امام حسین (ع) جایز می‎باشد آیت الله خراسانی مرجع ما می‎گوید قمه و زنجیر زنی واجب است .

- قمه‎زنی را تاسی به زینب کبری می‎دانند که با دیدن راس برادر به روی نیزه آگاهانه سر را به محمل کوبید و خون جاری شد. روایت است که در عزاداری افراط نکنیم مگر برای سیدالشهدا. می‎دانم گاهی سوءتفاهم می‎شود اما والله قضیه امام حسین غیر از بقیه امور است بیایید احتیاط کنیم این کار عشق است و عشق جرم...؟

- آیا شکل ظاهری نماز خواندن مسلمانان از دیدگاه غربی‎ها و خیلی از بی دین‎ها مورد تمسخر قرار نمی‎گیرد؟ پس ما باید آن را کنار بگذاریم؟ آنجا که امام زمان می‎فرمایند من بر مصیبت جدم گریه می‎کنم تا اشک‎هایم تمام می‎شود و پس از آن خون گریه می‎کنم حضرت اغراق می‎کنند به درستی که این طور نیست و مصیبت بسیار بزرگ است و کسی که این کار را می‎کند از روی خلوص و ناراحتی‎اش است و نباید جلوگیری شود و چه بسا فرج شیعیان به وسیله عزاداری برای امام حسین (ع) انجام شود .

- با سلام می‎دانید که آیت الله وحید و بهجت مستحب می‎دانند ... و آقای سیستانی هم در روز عاشورا همین طور با آرزوی میانه‎روی در دین و پرهیز از تفریط و پیروی از مراجع تقلید .

- تمام چیزهایی که شما گفتید مخالف نظر مرجع عالی قدر شیعه حضرت آیت الله سیستانی است.

- با سلام چرا یک طرفه به قاضی می‎روید؟ من هم با علنی کردن این کار مخالفم ولی!!! همین الان چند تن از مراجع تقلید جواز به این کار دادند. چرا این‎ها را مطرح نمی‎کنید؟ آیا این قدر که استکبار بر علیه اعتقادات ما کار می‎کند، ما از اعتقاداتمان دفاع می‎کنیم؟ آیا ما اگر قمه‎زنی را تعطیل کنیم و فردایی آنها بگویند سینه‎زنی هم بد است! ما هم باید آن را کنار بگذاریم و شما بگیرید و بروید تا آخر کار که فردا تمام این مراسمات را جمع کنیم؟ ای کاش مسئولان فرهنگی ما کمی کار می‎کردند؟

- چند وقت پیش تو مجلس یکی از سخنرانان در مورد قمه‎زنی صحبت می‎کرد یکی از جوانان بسیار از این کار دفاع می‎کرد و می‎گفت اگه قمه‎زنی رو کنار بگذاریم فردا می‎گویند سینه‎زنی و لباس سیاه رو کنار بگذارید ولی متاسفانه آقای سخنران نتونستند دلیل قانع کننده‎ای برای حرمت این کار بیارند و فقط استدلال می‎کردند که وجهه سیاسی خوبی ندارد ای کاش روحانیون ما بیشتر با این مسئله آشنا بودند و جواب‎های منطقی‎تر و محکمتری می‎دادند مثل کاری که شما می‎کنید خدا خیرتان بدهد.

- با عرض سلام می‎خواستم بگویم به این نکته توجه کنید که بیشترین و یا همه تبلیغات بر ضد عزاداری مخصوصا قمه‎زنی توسط وهابیان صورت می‎گیرد و ما باید حواسمان باشد که عامل دست آنها نشویم و اگر بگوییم آنان ما را مسخره می‎کنند کار دشمن مسخره نمودن است نه تشویق. آنان خدا و رسول را نیز مسخره می‎کنند پس دست برداریم؟

ادامه مطلب ...

مناظره ای پیرامون برتری پیامبر اسلام (ص)

مناظره ای پیرامون برتری پیامبر اسلام (ص)

 

مدینه

 

اشاره:

امام ابوعبدالله (ع ) بیاناتى قاطع و حجتهائى رسا دارد که طى آنها حق را آشکار ساخته و عذر طرف را بریده است و ما در اینجا قسمتهائى از آنها را که در واقع گوشه‌ی دیگرى از حیات علمى امام است و مملو از عبرتها و پندها ست و هیچ مسلمانى از دانستن آنها بى نیاز نیست، مى آوریم .

 

ابوخنیس کوفى مى گوید:

در مجلس امام صادق (ع ) حضور داشتم . عده اى از مسیحیان هم در آنجا بودند . آنان مدعى بودند که موسى و عیسى علیهما السلام و محمد (ص ) در فضیلت برابرند, چون هر سه داراى شریعت و کتاب آسمانى بوده اند.

امام صادق (ع ) فرمود: حضرت محمد (ص ) با فضیلت تر و داناتر است و خداوند آنقدر که به او علم و دانش داده , به دیگران نداده است .

آیا در این مورد آیه اى از قرآن مى توانید ارائه دهید؟

بلى، خداوند مى فرماید:

و کتبنا له فى الالواح من کل شىء موعظة (براى او در لوحها راجع به همه چیز اندرزى نوشتیم .) (1)

و دربارهء عیسى (ع ) مى فرماید:

ولاُ بَیِّنَ لکم بعض الّذى تختلفون فیه  (من باید براى آنان برخى از آنچه را که در آن اختلاف دارند توضیح دهم ). (2)

و در حق حضرت محمد مصطفى (ص ) فرمود:

و جِئنا بک شهیداً على هولاء و نَزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلِّ شى ء (تو را بر اینان گواه آوردیم و بر تو کتاب فرو فرستادیم که بیان و توضیح همه چیز است ). (3)

و همچنین فرمود:

لیعلم ان قد ابلغوا رسالاتِ ربّهم وأحاط بما لدیهم و أحصى کلَّ شىءٍ عدداً (4) (تا بداند که آنان رسالتها و پیامهاى پروردگارشان را رساندند و او آمار و رقم همه چیز را دارد.) به خدا سوگند, او از موسى و عیسى داناتر و با فضیلت تر بوده و اگر آنان در اینجا حاضر مى بودند و سؤالاتى از من مى کردند پاسخ مى دادم ; اما من هم سؤالاتى مى کردم که آنان نمى توانستند،  پاسخگو باشند. (5)

پس از آنکه امیرالمؤمنین (ع ) دروازه‌ی دانش رسول خدا مى باشد و فرزندان او هم وارث علوم و دانشهاى اویند, پس امامان جملگى داناترین مردمند و از همه ـ اعم از پیامبران پیشین و دیگران ـ افضل و داناتر.

------------------------------------------------------

پی‌نوشت‌ها:

1- الاعراف 145

2- الزخرف 63

3- النحل 89

4- الجن 28

5- بحار الانوار, ج 10، ص 215؛ استدلال امام چنین است که پیامبر اسلام افضل و اعلم از موسى و عیسى و همهء پیامبران پیشین بوده و چون ما نیز وارث علوم و دانشهاى او هستیم پس ما نیز از آن انبیا و رسولان اعلم وافضلیم .

 

منبع:

زندگانى امام جعفر صادق(ع)، مظفر، ص 286

توصیه های رسول اکرم (ص) به امیرالمومنین (ع)

توصیه های رسول اکرم (ص) به امیرالمومنین (ع)

 

گنبد خضرا

 

امام صادق (علیه السلام) بواسطه پدران گرامیشان از امیرالمومنین (علیه السلام) نقل می‌نمایند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به آن حضرت فرمودند: "یا علی! تو را وصیتی می‌کنم که آن را محافظت کن، پس مادامیکه وصیت مرا مورد عمل قرار دهی، در خیر و سعادت خواهی بود:

•    یا علی، هر کس خشم خود را فرو خورد در حالیکه قدرت بر انتقام داشته باشد، خداوند روز قیامت او را در محل امنی قرار خواهد داد و مزه عفو را خواهد چشید.

•    یا علی، آنکس که مردم از شر زبانش در امان نباشند، اهل آتش است.

•    یا علی، بدترین مردم کسی است که مردم از ترس، او را احترام کنند تا از شرش در امان باشند.

•    یا علی، آنکس که برای دین و دنیای تو سودی ندارد، خیری در همنشینی با او نیست.

•    یا علی، شایسته است که مومنین دارای هشت خصلت باشند:

وقار در هنگام مصیبتهای بزرگ، شکیبایی در هنگام ابتلا و گرفتاری، سپاسگزاری در هنگام وسعت زندگی، قناعت به آنچه که خداوند به او داده است، ظلم نکردن به دشمنان، تحمیل نکردن خود به دوستان، گرفتن ناراحتی بر خویشتن و آسایش مردم از دست او.

•    یا علی، خوشا به حال کسی که عمرش به درازا کشد و کردارش نیکو باشد.

•    یا علی، چهار عمل است که اگر انسانی مرتکب شد، پاداش آنرا زود درمی‌یابد: مردی که به او نیکی می‌کنی و او در برابر نیکی تو بدی می‌کند؛ کسی که با او دشمنی نداری و او با تو دشمنی می‌کند؛ کسی که با او هم پیمان شده‌ای و به عهد خود وفا کرده‌ای، ولی او به تو خیانت کرده است؛ کسی که با نزدیکانش رفت و آمد داشته باشد، اما آنها با او قطع رحم کنند.

•    یا علی، سه چیز از مکارم اخلاق در دنیا و آخرت است: کسی که به تو ستم کرده از وی درگذری، با کسی که با تو قطع ارتباط کرده ارتباط برقرار کنی، در برابر کسی که از روی نادانی موجب ناراحتی تو شده صبور باشی.

•    یا علی، از چهار چیز قبل از رسیدن چهار چیز هر چه زودتر استفاده کن: از جوانی قبل از پیری، از تندرستی قبل از بیماری، از توانگری قبل از تنگدستی و از زندگی قبل از مرگ.

•    یا علی، چهار خصلت است که هر کس آنها را دارا باشد، خداوند برای او خانه ای در بهشت می‌سازد: کسی که یتیمی را پناه دهد، و به ناتوانی ترحم کند، و به پدر و مادرش نیکی کند، و به زیردستانش با محبت رفتار نماید.

 

 برگرفته از :

کتاب من لا یحضره الفقیه، تالیف شیخ صدوق (ره)، جلد 4، صفحه 352