بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

ماندگارترین اثر

 

کافی
 

کتاب «الکافی» یکى از مهم‏ترین و معتبرترین کتب حدیثى شیعه و ماندگارترین اثر ثقةالاسلام کلینى است. وی این کتاب را در مدت بیست سال تصنیف کرده است. علامه مامقانى مى‏نویسد: همانند کافى در اسلام نگاشته نشده و گفته مى‌شود این کتاب بر امام زمان علیه‌السلام عرضه شده و آن حضرت آن را پسندیده و فرموده است: «این کتاب براى شیعیان ما کافى است» (1)

این کتاب از سه بخش جداگانه تشکیل شده است:

  • اصول‏‏ کافی

مؤلف گرانقدر در بخش اول کتاب، طى هشت عنوان (فصل) به تبیین اصول اعتقادى شیعه و برخى مطالب دیگر که با مسائل اعتقادى ارتباط دارد، پرداخته است.

وى هر عنوان را به ابواب مختلفى تقسیم کرده و در هر باب روایات متعددى را نقل کرده است. برخى از این عنوان‏ها بیش از دویست باب دارند. البته تعداد ذکر شده در هر باب بسیار متغیر است؛ گاه در یک باب، تنها یک روایت ذکر شده، در حالى که در بعضى ابواب، ده‏ها روایت آمده است.

عناوین اصلى کتاب و برخى ویژگى‏ها

1. عنوان العقل و الجهل که تنها یک باب دارد، مشتمل بر 34 روایت است. توصیه‏هاى امام کاظم (ع)به هشام، در این کتاب آمده است.

2. عنوان فضل العلم داراى ابواب پرشمارى است که مباحث برخى از آنها عبارت‏اند از: «وجوب دانش‏پژوهى»، «آنان که از راه دانش نان مى‏خورند»، «صفت علم»، «فضیلتِ دانش و دانشوران»،«نگارش و فضیلت آن»، «صفت عالم»، «تقلید»، «حق عالم»، بدعت و رأى و قیاس» «نهى از سخن بدون دانش»، «وجود همه نیازمندى‏هاى مردم در قرآن و سنت».

3. عنوان التوحید نیز به موضوعاتى چون: «حدوث عالم و پدید آورند? آن»، « پایین‏ترین درجات شناخت خدا»،« نهى از سخن گفتن در کیفیت او»،« باطل کردن نظری? دیدن خدا»،« صفات ذات خدا»،« اراده و دیگر صفات فعل خدا»،« معانى اسماء الهى»،« مشیّت و اراده»،« سعادت و شقاوت»،«جبر و قدر و امر بین الامرین» پرداخته شده است.

4. عنوان الحجة که پس از ایمان و کفر، گسترده‏ترین بخش کتاب اصول کافى است، روایات زیادى در بیش از یکصد و سى باب، نقل شده است.

5. عنوان الایمان و الکفر، گسترده‏ترین بخش اصول کافى و مشتمل بر بیش از دویست باب است. مباحث اصلى این کتاب عبارت‏اند از: «خلقت مؤمن و کافر»، «معنى اسلام و ایمان»،« صفات مؤمن و حقایق ایمان»،« اصول و فروع کفر»، «گناهان و آثار،درجات و انواع آنها»و«انواع کفر».

6. عنوان الدعاء در دو بخش تنظیم شده است:قسم اول در بیان فضیلت دعا و آداب آن است. در این بخش، ابتدا به «آثار دعا»،« تغییر قضاى الهى به وسیله دعا»، «شفاى همه دردها» و استجابت آن پرداخته شده، سپس آداب دعا همانند: «تقدّم در دعا»، «رو به قبله نشستن و یاد خدا در هنگام دعا»، «دعاى پنهان»، «اوقات مناسب دعا» و «اجتماع افراد در دعا» تبیین شده است.در بخش دوم، متن برخى ادعیه و اذکار کوتاه که به صورت مطلق یا ویژ? برخى از حالات است، گردآورى شده است. نظیر:دعا هنگام بیدار شدن و خروج از منزل، به دنبال نمازها، هنگام بیمارى‏ها، ویا هنگام قرائت قرآن.

7. عنوان فضل القرآن در چهارده باب، فضیلت حاملان قرآن، و نیز فضیلت تعلّم، حفظ ، قرائت و ترتیل آن را تبیین کرده است. همچنین مقدار فضیلت خواندن قرآن در هر روز نیز در این کتاب معیّن شده است.

8. عنوان العشرة، لزوم معاشرت، معاشرت نیک، معاشران خوب و بد و نیز برخى از آداب و وظایف معاشرت و روابط اجتماعى نظیر: سلام گفتن به یکدیگر، احترام بزرگسالان، احترام کریمان، رعایت امانت در جلسات، حق همسایه، حقّ همسر، نامه‏نگارى و... بررسى شده است.

کتاب «الکافی» یکى از مهم‏ترین و معتبرترین کتب حدیثى شیعه و ماندگارترین اثر ثقةالاسلام کلینى است. این کتاب از سه بخش جداگانه تشکیل شده است.
  • فروع کافی

بخش دوم «فروع الکافی» نام دارد دربردارند? روایات مربوط به مسائل فقهى است. برخی عناوین موجود:

1. کتاب الطهارة، 2. کتاب الصلاة، 3. کتاب الزکاة والصدقه، 4.  کتاب الصیام، 5. کتاب الحج، 6. کتاب الجهاد، و ...

فروع کافى بزرگ‏ترین بخش کتاب کافى به حساب مى‏آید.

 

  • روضه کافی

در سومین بخش از کتاب کافى که به نام «روضه» شهرت دارد، روایات مربوط به موضوعات مختلف و متنوع، بدون هیچ ترتیب و نظم خاصى گردآورى شده است. براى نمونه، به برخى از موضوعات آن اشاره مى‏شود:

1. تأویل و تفسیر برخى آیات قرآن مجید

2. توصیه‏ها و اندرزهاى ائمه علیهم السلام

3. رؤیا و انواع آن‏

4. دردها و درمان‏ها

5. کیفیت آفرینش جهان هستى و برخى از پدیده‏هاى آن‏

6. تاریخ بعضى از پیامبران بزرگ

7. فضیلت شیعه و وظایف آن‏

8. برخى مسائل تاریخ صدر اسلام و زمان خلافت امیرمؤمنان‏

9. مهدى علیه السلام و صفات او و نیز اصحاب و ویژگى‏هاى زمان حضور او

10. تاریخ زندگى برخى اصحاب و اشخاص، نظیر ابوذر،سلمان، جعفر بن ابى طالب.

 

پی نوشت:

1- تنقیح المقال، ج 3، ص 202

منبع:

مدنی بجستانی، سید محمود، کتاب فرهنگ کتب حدیثی شیعه.

همشه بگو: خدا را شکر

همشه بگو: خدا را شکر

سیره اهل بیت در صدقه دادن

تقدیم

 

مردمى که به حج رفته بودند در سرزمین منا جمع بودند. امام صادق (ع) و گروهى از یاران، لحظه‏اى در نقطه‏اى نشستند و شروع به خوردن انگور کردند. سائلى پیدا شد و کمک خواست. امام مقدارى انگور برداشت که به سائل بدهد. سائل قبول نکرد و گفت: به من پول بدهید. امام گفت: خیر است، پولى ندارم. سائل مأیوس شد و رفت.

پس از چند قدم حرکت کردن پشیمان شد و گفت: همان انگور را بدهید. امام فرمود: خیر است و آن انگور را به او نداد.

 

طولى نکشید سائل دیگرى پیدا شد و کمک خواست. امام براى او هم یک خوشه انگور برداشت و داد. سائل انگور را گرفت و گفت: سپاس خداوند عالمیان را که به من روزى رساند. امام با شنیدن این جمله، امر کرد بایستد، سپس هر دو مشت را پر از انگور کرد و به او داد. سائل براى بار دوم خدا را شکر کرد.

امام باز هم به او گفت: بایست و نرو. سپس به یکى از کسانش که آن‏جا بود، رو کرد و فرمود: چقدر پول همراهت هست؟ او جست و جو کرد، در حدود بیست درهم داشت. به امر امام آن را به سائل داد. سائل براى سومین بار زبان به شکر پروردگار گشود و گفت: سپاس منحصراً براى خداست، خدایا منعِم تویى و شکر براى توست.

امام بعد از شنیدن این جمله، جامه خویش را از تن در آورد و به سائل داد. در این‏جا سائل لحن خود را عوض کرد و جمله‏اى تشکرآمیز به خود امام گفت. امام بعد از آن دیگر چیزى به او نداد و او رفت.

یاران و اصحاب امام که در آن‏جا نشسته بودند، گفتند: ما چنین استنباط کردیم که اگر سائل هم‏چنان به شکر و سپاس خداوند ادامه مى‏داد، باز هم امام به او کمک مى‏کرد، ولى چون لحن خود را تغییر داد و از خود امام تمجید و سپاس‏گزارى کرد، دیگر کمک ادامه نیافت.

 

داستان راستان، ج 1، ص 92

مشهورترین محدّث

 

کلینی
 
بمناسبت روز بزرگداشت ثقةالاسلام کلینی

یکی از مشهورترین محدثان نامی شیعه، ثقة‏الاسلام محمّد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، معروف به «کلینی» است. کلینی اصالتا ایرانی و از روستای «کلین» واقع در 38 کیلومتری شهرری و ناحیه جنوب غربی جاده قم ـ تهران، نزدیک حسن‏ آباد کنونی است.

آرامگاه پدر کلینی، یعنی یعقوب بن اسحاق ـ که از بزرگان شیعیان آن روز بوده ـ هم ‏اکنون در قریه «کلین» بوده و زیارتگاه مردم آن سامان است.

 

  • موقعیت کلینی در جهان اسلام

ثقة‏الاسلام کلینی در عصر امام حسن عسکری علیه‏ السلام متولد شد و با چهار سفیر و نماینده خاص امام زمان علیه ‏السلام ـ که در طول غیبت کوتاه آن حضرت، رابط بین شیعیان و امام زمان علیه ‏السلام بودند ـ هم عصر بود.

عموم طبقات، او را به ‏راستی گفتار و درستی کردار و احاطه کامل بر احادیث و اخبار می‌‏ستودند؛ به‏ طوری که نوشته‏‌اند شیعه و سنی در اخذ فتوا به وی مراجعه می‌‏کردند و در این خصوص، مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود. به همین جهت ملقب به ثقة‏الاسلام گشت و او نخستین دانشمند اسلامی است که به این لقب خوانده شده است.

کلینی در امانت و عدالت، تقوا و فضیلت، حفظ و ضبط احادیث ـ که همه از شرایط یک فرد محدث موثق جامع ‏الشرایط بوده است ـ مانند نداشت.

شیخ کلینی در شهر بغداد چشم از جهان فروبست. آرامگاهش امروز در ناحیه شرقی رود دجله، کنار پل قدیمی بغداد، زیارتگاه مسلمانان است.

  • استادان کلینی

ثقة‏الاسلام کلینی در ری، قم، بغداد، کوفه و دیگر نقاط دور و نزدیک ممالک اسلامی ـ که امروز برای ما درست روشن نیست ـ در نیمه دوم سده سوم هجری، دانشمندان بزرگ، فقها و محدثان بسیاری را ملاقات کرده و از خرمن معلومات و محفوظات آنها خوشه‏‌ها چیده و بهره‏‌ها گرفته است.

احمد بن ادریس قمی، احمد بن محمّد بن سعید همدانی معروف به ابن عقده، احمد بن محمّد بن عاصم کوفی، احمد بن مهران، اسحاق بن یعقوب، حسین بن محمّد بن عمران اشعری قمی، علی بن ابراهیم قمی، عبداللّه‏ بن احمد بن عبداللّه‏ برقی، محمّد بن حسن صفار , ...

ادامه مطلب ...

چرا باید نماز بخوانیم؟

چرا باید نماز بخوانیم؟

 

نماز
 

سوال از فلسفه احکام، یکی از سوالات اساسی است. سلسله مباحث _ فلسفه احکام _ به دنبال پاسخ برخی از این سوالات است.

چرا باید خدا را عبادت کنیم؟ و چرا این عبادت حتما باید بصورت نماز باشد؟ مگر نماز چه ویژگی‌هایی دارد؟

نماز و اسرار تربیتی آن

 

• نماز موجب یاد خداست:

یاد خدا بهترین وسیله برای خویشتن داری و کنترل غرایز سرکش و جلوگیری از روح طغیان است. «نمازگزار» همواره به یاد خدا می‏باشد، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایی که از آنچه در زوایای روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما می‏گذارد، مطلع و باخبر است و کمترین اثر یاد خدا این است که به خودکامگی انسان و هوسهای وی اعتدال می‏بخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او، موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن می‏شود.

ادامه مطلب ...

میم مثل مطهری

میم مثل مطهری

 

دکتر رحیم پور ازغدی

در مقاله گذشته(او به تنهایی یک امت بود!)، استاد رحیم پور ازغدی به ترسیم پاره ای از ابعاد فکری-فرهنگی شهید راه اندیشه استاد مرتضی مطهری(ره) پرداختند. در نوشتار حاضر، داشته های مطهری نسبت به دارایی های دیگران، و نیز مواضع عقیدتی و آفاق فکری ایشان بخصوص در آن برهه زمانی خاص و آن خفقان شدید پیش از انقلاب بار دیگر مرور  می‌شود. 

... بضاعت علمی، این چیزی است که بدون آن، ترتیب دادن یک اصلاح جدی دینی اجتماعی که از پس رویدادها و حادثه‌های فکری نیز برآید، معسور (پررنج) است اگر محال نباشد. استاد، در معرکه‌های علمی بسیاری حضور به هم رسانده و اعلام موجودیت و موضع می‌کرد.

اظهارنظرهای کلامی، فلسفی و عرفانی او، بسان طرح نظریات اصولی و منطقی‌اش جدی و در حد عالی، راهگشا بود. اهل فتوی بود و مجتهدانه و فکورانه گام به عرصه‌های ناشناخته مقولات اقتصادی، حکومتی و نظام پردازی فقهی می‌نهاد و بی هیچ سبک سری و خام دستی، «اجتهاد متُدیک شیعی» را درگیر مستحدثات معاصر کرد. در عین حال، مردی به شدت اخلاقی، توانمند در مقوله «تریبت» و برخوردار از دانش، بینش و کنش فعال سیاسی اجتماعی بود. او به تنهایی، یک امت بود.

مطهری در عین حال  که «راست» را می‌زد به «چپ» باج نمی‌داد. وقتی که چپ و التقاطیها را فاش می‌کرد و بر سر کینه می‌آورد، مراقب بود که به تفکر راست و طرفداران لیبرالیزم و سرمایه داری میدان ندهد. وقتی متحجران و مرتجعان را زیر ضربه می‌گرفت، هوای آن را داشت که بدعت گزاران و نفاق پیشگان و متظاهران را به دین، تقویت نگردند و آنگاه که به روشنفکربازیها و مارکسیسم زده‌های مسلمان نما می‌تاخت، خطر گرایش به اخبارگری و اشعری مآبی و پوسته گرایی‌های فقهی را ملحوظ می‌داشت.

به علاوه عمیقاً به تئولوژی مسیحی و یهودی، به مشرب عرفان آگاه بود و به ویژه به مسائل فلسفه غیرمدرسی و متأخر به غرب، متوجه شد و متکی به سرمایه انبوه علمی خویش. متفکری حاضر در صحنه بود که همه مراکز علمی و حوزوی و دانشگاهی و نیز محافل روشنفکری را مجبور می‌کرد که همواره یک چشم به او و موضع او داشته و مطهری را در محاسبه‌های خود بگنجانند.

وقتی کسی چنین پرقدرت و نیز مسئولانه اعلام حضور کند، نمی‌توانند او را کتمان کنند و مسکوت بگذارند و مطهری سایه خود را بر سر دوست گسترده و بر دشمنان تحمیل می‌کرد.

ایشان به رغم تسلطی که بر فلسفه‌های غربی یافته بودند و علناً به چالش با آنها می‌پرداخت و مچ می‌گرفت، از موضع یک مرد دانا و محقق، فلسفه غرب را فلسفه کسانی می‌دانست که فلسفه نمی‌دانند. در مذاکرات فلسفی که با قوی‌ترین مترجمان و اساتید فلسفه‌های غربی به عمل آورد، (به عنوان نمونه جلسات شب پنج شنبه با دکتر حمید عنایت که هِگل شناس برجسته‌ای بود و دوستان او) با تفکیک منصفانه مطالب درست از غلط و استدلال از مغالطه، دست روی نقاط فلسفه آلمانی و نیز فلسفه انگلوساکسون می‌نهاد و شکوه می‌کرد که چرا اپیستمولوژی و نیز روانشناسی، بخش اعظم مباحث فلسفی متأخر در مغرب زمین را مال خود کرده و فلسفه را از فلسفه بودن انداخته است.

استاد در مباحث فلسفه ادیان، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و فلسفه زبان نیز مواضع دقیقی در برابر موج ماتریالیسم و لیبرالیزم اتخاذ نمود و فعال‌ترین خاکریز دهه‌های  40 تا 60  در برابر تهاجم فرهنگی مارکسیستی و لیبرالیستی را یک نفره تأمین کرد.

ادامه مطلب ...