بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

ماه گرفتگی عجیب نیمه شعبان ۱۴۲۹

حال ساعت ۲:۳۰ دقیقه سحر نیمه شعبان ۱۴۲۹ مصادف با

۲۷ مرداد ۱۳۸۷

که شاهد ماه گرفتگی هستیم

التماس دعا از تمامی شما

سال روز تولد منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج الله)

 یوسف زهرا (س)

بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد

جوانی از دیدگاه علی علیه‌السلام

جوان

یک جوان شایسته چه ویژگی‌ها باید داشته باشد؟ به تعبیر دیگر جوان مطلوب کیست؟

  • صالح بودن

در غررالحکم جلد 2 صفحه 575 آمده است: الولد الصالح اجمل الذکرین؛ فرزند صالح و شایسته زیباترین یادآوری از دو بخش یادآوری‌های انسان است. یعنی کارها و اعمال انسان یک یادگار خیر و فرزند صالح یادگار خیر دیگری است که از دیگری زیباتر است. پس باید جوانان و فرزندانی صالح تربیت کرد و از خود به یادگار گذاشت.

  • ناصح بودن

جوان علی رغم شور و احساس، زور بازو و غرور اگر پیرو احساس و هوس نباشد و در پی شر و بدی نگردد برعکس به دنبال خیر و خوبی، خیرخواه و ناصح باشد، مطلوب و پسندیده است.  پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند:

خیر شبابکم من تشبه بکهولکم ؛ بهترین جوان‌هایتان آنانند که به پیران شبیه باشند. (میزان الحکمه، ج 5،ص6)

مقصود از شباهت جوانان به پیران آن است که پختگی و خیرخواهی و مسلط بودن بر احساسات را دارا باشند؛ اگر جوانی این چنین باشد پس شبیه افراد مسن خواهد بود. از جمله ویژگی بزرگسالان آن است که دنبال خیر و صلاح هستند، در پی خواسته‌های احساسی نیستند. یعنی آنان ناصح هستند. 

  • مطیع پدر بودن

حضرت علی علیه‌السلام اطاعت پدر را حق پدر بر فرزند می‌داند و می‌فرمایند:

فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی کل شی الا فی معصیه الله سبحانه؛  حق پدر بر فرزند آن است که در هر کاری جز معصیت پروردگار از پدر اطاعت کند. (نهج البلاغه،حکمت 399)

ادامه مطلب ...

دلت را به که می سپاری؟

دژبان قلب خود باشیم

قلب

به نام خدایى که «مقلّب القلوب» است. دل‏ها را زیر و رو و دگرگون مى‏سازد، با این گونه تحولّات درونى، زندگى بیرونى هم دگرگون مى‏شود، خدایى که در دل عارفان صاحب‏دل جاى دارد و از رهگذر چنین دل‏هاى پاک، مى‏توان «سلوک معنوى» داشت و راهى به سوى خدا یافت و «خدایى» گشت و «الهى» زیست.

 

«قلب»، رهبر وجود

آن چه با عنوان قلب و دل، در قلمرو معارف دینى و آموزه‏هاى عرفانى و اخلاقى مطرح است، با آن «دل» که خاستگاه هوس‏هاى شیطانى و تمایلات نفسانى است، متفاوت است.

این، راه به ملکوت مى‏گشاید، آن به بیراهه نفسانیّات مى‏کشاند.

این، مدبّر و مدیر وجود است، آن مدار وسوسه‏هاى دون.

در روایات، براى «قلب»، نقشى هدایت‏گر و کنترل کننده و پیشوا معرفى شده است. پیامبر اکرم - صلى‏اللّه‏علیه‏وآله - فرموده است: «القلب مَلِکٌ و له جُنودٌ، فاِذا صَلُحَ الملِکُ صَلُحت جُنودُه و اِذا فَسَدَ الملِکُ فَسَدَت جُنودُه»،1

قلب همچون پادشاهى است که لشکریانى دارد. اگر پادشاه صالح باشد، سربازانش هم صالح مى‏شوند و هرگاه فرمانروا خراب باشد، سپاهیان او نیز فاسد و خراب مى‏شوند.

این، یعنى همان نقش رهبرى، هدایت‏گرى، خطدهى، سامان‏بخشى و مدیریت در حالات و رفتار و خصلت‏هاى انسان، که در اختیار دل است.

اگر بزرگان عرفان و اخلاق، «دربانى دل» را رمز و راز رسیدن به کمالات دانسته‏اند و در پاسخ به این سؤال که از کجا به این مقامات رسیده‏اید؟ گفته‏اند: دربان دلمان بودیم (کنتُ بوّاباًعلى قلبى)، این نکته، گویاى ضرورت نظارت بر ورودى‏هاى دل است و این که با قلب خودمان چه مى‏کنیم و چه کنترلى بر آن داریم و به که مى‏سپاریم و به چه مى‏فروشیم؟

به همان نحو که «رهبرى» در جامعه و انسان‏ها از حساسیت و اثرگذارى برخوردار است، قلب انسان نیز (نه آن عضو صنوبرى شکل درون قفسه سینه) حسّاس و کارساز و نقش پرداز است. پس مى‏سزد که در مراقبت از آن و کنترل حالاتش و ورودى‏ها و خروجى‏هایش و اثرگذارى و اثرپذیرى‏هایش دقت شود.

گاهى کسى از «قلب سلیم» برخوردار است و دیگرى از «قلب مریض». آیا بیمار دلان با صاحبان دل‏هاى صاف و زلال و مهذّب یکسانند؟

گاهى قلبى مهر و موم شده و بسته و ختم شده است (ختم اللّه على قلوبهم...)2 و گاهى دل، باز و گشوده است و شرح صدر وجود دارد. آیا این دو گونه قلب، دو گونه رفتار و زندگى پدید نمى‏آوردند؟

ادامه مطلب ...