بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

اذ کار الهی ...

((  اذکار الهی .... ))

  <<<>>>  
<<<>>>
<<<>>>
<<<>>>

دلواژه هایی با امام زمان علیه السلام

برای مولایم نوکر خوبی نبودم، می توانستم خیلی بهتر از اینها باشم اما خواهشهای نفسانی نگذاشت، اگر واقعا امام زمان را دوست می داشتم او را می دیدم مثل تمام کسانیکه در گوشه و کنار جهان ملاقاتش می کنند و مشکلشان را مستقیما در میان می گذارند.

...ولی من برای مولایم هیچ کاری نکردم، اما او به من از دور یاد داد که چگونه بدون چشم داشتی به دیگران کمک کنم. آری، هر وقت برایم مشکلی پیش می آید و کسی نمی تواند حل کند و درها به رویم بسته می شود تنها مولایم است که مشکلهایم را حل می کند.

اما برا یمولایم چه می کنم.

اگر نیمه شب زودتر بیدار شوم قبل از خواندن نماز شب، نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را می خوانم؛ بعد از آن در نماز شبم اولین کسی را که دعا می کنم مولایم است و بعد از نماز به درگاه حق دعا می کنم که خداوندا امروز هم مثل همیشه امام زمان را واسطه قرار می دهم که دستم را بگیری تا به بیراهه نروم و پا روی لذتهای دنیوی بگذارم تا در پیشگاه امامم شرمنده نشوم.

و بعد از نماز واجب و مستحب دعای فرج می خوانم، همیشه یکی از دعاهای قنوتم متعلق به آقاست. اگر روزی دلم از دنیا گرفت بهانه اش مولاست.

بعد از نماز صبح و در وقت خواب برای سلامتی آقا صلوات می فرستم، بعد از نماز صبح دعای عهد می خوانم و در مراسم صبحگاهی همراه با یاوران مهدی دعای عهد را زمزمه می کنم.

قبل از نماز مغرب که دلم می گیرد زیارت آل یاسین (زیارت صاحب الامر) را می خوانم. اگر صدقه ای بدهم برای سلامتی مولایم است. اگر خدا خواست و کار خیری انجام دادم مثلا اگر آیه ای از قرآن خواندم ثوابش را به امام زمان علیه السلام و پدر و مادر بزرگوارشان هدیه می کنم.

اما همه اینها یک طرف، جمعه و ندبه چیز دیگری است. من هر جمعه منتظر آمدن مولایم هستم. مثل کسی که سالهاست منتظر آمدن کسی است. کسی که بیشتر از هر کسی دوستش دارد، حرفهایش را می شنود، مشکلهایش را حل می کند و واسطه بخشش گناهانش است. ندبه برای من خیلی قشنگ است چون همه در جمع ندبه می کنیم. ندبه روز جمعه خواندن یعنی دیدن مهدی پشت در، اما حجابها نمی گذارد، یعنی بین ما و مولا اندک فاصله ای است، من فقط عشقم در دنیا ندبه خواندن است و هر وقت ندبه می خوانم احساس، که نه، مطمئنم که مولایم کنارم نشسته.

و ای کاش هر روز روزنامه ای درمورد معرفی امام زمان علیه السلام منتشر شود. فرزندان را از کوچکی با امام زمان علیه السلام آشنا کنند.

ای زاده یاسین و طه، ای فرزند صراط المستقیم، ای تسلی بخش زهرای اطهر، ای پور عسگری، بر ما چه گران است که چهره دلربایت را ببینیم و تو را نشناسیم.

معجزات سوره توحید

از حضرت رسول اکرم  {صلی الله علیه و آله} روایت شده است که فرمودند : خواننده ی سوره توحید

 بهشت بر او واجب میشود

*************

 این سوره برابری می کند با ثلث قران زیرا ثلث قرآن در باره توحید سخن گفته است یعنی یک سوم قران پس سوره توحید هم ثلث قران است و یک سوم ضرب در 3 میشود سه سوم پس برابر است با کل قران

هرکس با اخلاص این سوره را بخواند ،خداوند گوشت اورا بر آتش حرام گردانند

 و اورا به عدد اموات و گذشتگان پاداش دهد

و خداوند به نظر رحمت بر وی بنگرد

و هر چه از خدا بخواهد به او طلب کند

اگرکسی یک بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگر کسی دو بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگرکسی سه بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگر کسی بر قرائت  این سوره مداومت نماید

 صاحب اخلاص میگردد : خداوند به او برکت دهد

معجزات سوره یس

از حضرت رسول اکرم  {صلی الله علیه و آله} روایت شده است که فرمودند : هر چیزی را قلبی ست

و قلب قران سوره یاسین است

*************

هر کس آن را بخواند ثواب  22  مرتبه ختم قران را به او دهند . یاسین سوره ای ست که هم خواننده و هم شنونده او در روز قیامت شفاعت میکنند

 هر کسی شبها این سوره را بخواند صبح که از خواب برخیزد تمامی گناهانش آمرزیده شده است

  و اگر روز ها این سوره را بخواند در روز قیامت با او حساب نمی کنند ودر امان الهی باشد

 خواندن این این سوره در روز و شب باعث میشو خداوند متعال بر او توفیق دهد که در شبانه روز مرتکب گناه و معصیت نشود

 اگر این سوره را همراه با آیه الکرسی و توحید در مقبره ای بخوانید خداوند عذاب را در آن مقبره در آن روز سبک گردانند

 . هر کسی این سوره را بخواند چنان یاشد که  20  حج گذارده باشد و هر که بشنود چنان باشد که  20000 بیست هزار دینار در راه خدا صدقه داده باشد 

 و از امام جعفر صادق  علیه السلام نقل است که فرمودند : به جهت کفایت تمام مهمّات  21  مرتبه خواتده شود

  اگر این سوره را برای حفظ ایمان و سلامتی و تقویت حافظه هفت 7 بار با زعفران و گلاب بنویسید و بشویید و در هفت روز بخورید  تأثیر عجیبی دارد بطوری که هر چه بشنوند به خاطر بسپارد ... و اگر کسی زندگی و احوالاتش بسته باشد  با سحر و جادو   گشاده گردد .  وهرکس از این آب بخورد در چشم دیگران عزیز و

محترم گردد و با هر کسی بجنگد پیروز شود

و هر کسی که صبح و شام این سوره را بخواند آن روز که دلها می میرد دل او زنده است . و هرکه این سوره را در صبح بخواند تا شب خوشحال است و اگر شب بخواند تا صبح شادمان است

هر که این سوره را بنویسد و بشوید و بخورد  1000  نور  و  1000  یقین  و  1000 حکمت و  1000  رحمت  و 1000  درجه بر او فرود آید  و  1000  بدی و زشتی از او بیرون آید .  هر مسلمانی که این سوره را بخواند بهر نیت و حاجتی ، حاجت روا شود ، و اگر ترسان باشئد ایمن شود ، و اگر گرسنه باشد سیر شود ، اگر تشنه باشد سیراب گردد ، و اگر غمگین باشد شادمان شود ، و هنگام غرق شدن این سوره را بخواند نجات یابد ، و اگر بر سر قبر فردی گناه کار بخواند خداوند عذاب او را سبک گرداند ، و اگر کسیرا قرضی باشد مداومت بر خواندن آن کند  انشا الله تعالی به زودی قرض ادا شود . خیر و برکت فراوان برای خواننده ی آن است

و آن را   ( دافعه و قاضیه )   نیز نامند . زیرا بدیها را دفع میکند و حاجات را قضا میکند

حضرت امام سجاد ( ع )

نام معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسین بن علی بن ابیطالب ( ع )
و ملقب به "سجاد" و "زین العابدین " می باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدینه
ولادت یافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری 
و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است
و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او
اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد
وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد . این بیماری موقت چند روزی 
بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین 35سال عمر کرد که تمام آن
مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد .
سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصیت
پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود 24
سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر یزدگرد ساسانی بوده
است .
آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه
بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت
با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو
فریاد کردند . فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و - برای همیشه - جاودان
خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا
و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد ، اما مأموریت حضرت
سجاد ( ع ) و زینب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بیت اسیر را از
قتلگاه عشق و راهیان به سوی  "الله " و از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا
کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بیماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای 
حضرتش را از زیر شکم آن حیوان به زنجیر بستند . سایر اسیران را نیز بر شتران
سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه ای که در زیر سنگینی و خفقان حاکم بر آن
بهت زده بر جای  مانده بود و جرأت نفس کشیدن نداشت ، زیرا ابن زیاد دستور
داده بود رؤسای قبایل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه
از خانه ها خارج شوند . در چنین حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بین
سرکردگان قبایلی که در کربلا بودند تقسیم و سر امام شهید حضرت ابا عبد الله
الحسین را در جلو کاروان حمل کنند . بدین صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند .
عبید الله زیاد می خواست وحشتی در مردم ایجاد کند و این فتح نمایان خود را به
چشم مردم آورد . با این تدبیرهای امنیتی چه شد که نتوانستند جلو بیانات آتشین و
پیام کوبنده زن پولادین تاریخ حضرت زینب ( س ) را بگیرند ؟ گویی مردم کوفه
تازه از خواب بیدار شده و دریافته اند که این اسیران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان
پیغمبر اسلام ( ص ) می باشند که مردانشان در کربلا نزدیک کوفه به شمشیر بیداد
کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبدیل به گریه شد . حضرت سجاد
( ع ) در حال اسارت و خستگی و بیماری به مردم نگریست و فرمود : اینان بر ما
می گریند ؟ پس عزیزان ما را چه کسی کشته است ؟ زینب خواهر حسین ( ع ) مردم را
امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پیامبر گرانقدرش ،
حضرت محمد ( ص ) فرمود : "... ای اهل کوفه ، ای حیلت گران و مکراندیشان و
غداران ، هرگز این گریه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از
بامداد تا شام رشته خویش می تابید و از شام تا صبح به دست خود بازمی گشاد .
هشدار که بنای ایمان بر مکر و نیرنگ نهاده اید ..." .
سپس حضرت زینب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : "همانا
دامان شخصیت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کردید که هرگز تا قیامت این
آلودگی را از خود نتوانید دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمی دانید
کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتید ، و چه عهد و پیمان که بشکستید ،
و بزرگان عترت و آزادگان ذریه او را به اسیری  بردید ، و خون پاک او به ناحق
ریختید ..." .
مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گویی مرغ بر سر آنها نشسته !
سخنان کوبنده زینب ( ع ) که گویا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج می شد ،
مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حیرت کرد . شگفتا این صدای علی ( ع ) است که
گویا در فضای  کوفه طنین انداز است ... .
امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود .
ابن زیاد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زینب کبری و سایر اسیران را به
مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسین ( ع ) و اسیران
کربلا به حد اعلا رسانید ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و
آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود