بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

مبارزات امام حسن عسکرى علیه السلام

مبارزات امام حسن عسکرى علیه السلام

 

شهادت امام حسن عسکری

پیشوایان معصوم مظهر زیباى ارزشهاى متعالى انسان و تجلى آیات قرآنى در حیات اجتماعى و سیاسى خویشند. صفات متضاد در اقیانوس وجودشان به هم پیوند خورده و منظره دل‏انگیزى از انسان کامل را فرا روى عاشقان فضیلتها و پاکیها قرار داده است.

 شبانگاهان میعاد نیایشها و خلوت خالصانه آنها با معبود هستى است و روزها میدان جهاد و امید بخشیدن به آینده و نهراسیدن از شبهاى دیجور ظلم و ستم. دریاى فضیلت آنان مجموعه‏اى از بیم و امید، ولایت و برائت، شوق و اندوه، خروش و بردبارى، عبادت و جهاد و زهد و مسوولیت پذیرى در مسائل مهم اجتماعى است. همه اینها در سایه لطف الهى تحقق مى‏یابد که همواره جامعه را از وجود آنان بهره‏مند ساخته است. امام عسکرى (ع) ستاره درخشانى از منظومه نور و عصمت است. وقتى بر سجاده‏اش قامت نماز مى‏بندد، از همه دنیا مى‏برد، عابدان را به حسرت وا مى‏دارد و انسانهاى دور افتاده از وصال و فطرت را به ساحل بندگى رهنمون مى‏شود. صالح ابن وصیف، زندانبان حضرت، بدین امر اعتراف کرده است.

او در پاسخ به کسانى که او را به سخت‏گیرى بیشتر فرا مى‏خواندند، گفت: چه کنم؟ شرورترین افراد را بر وى مى‏گمارم، ولى پس از چندى جذبه‏اش آنان را به نماز و روزه وا مى‏دارد. امام (ع) در صحنه‏هاى اجتماعى - سیاسى نیز براى حق‏باوران و عدالت‏جویان الگویى جامع است. تحمل شجاعانه زندان و سازماندهى شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان که هریک در این نوشتار جداگانه مورد بررسى قرار مى‏گیرد، بخشى از اقدامهاى آن امام راستین در عرصه‏هاى فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.

امام عسکرى (ع) و زندانهاى طاغوت

هرچند حضور اجبارى امام حسن (ع) در محله «عسکر» شهر سامرا که شهرت عسکرى را برایش به ارمغان آورد، نوعى زندان شمرده مى‏شود; اما طاغوتیان به این مقدار بسنده نکردند و بارها حضرت را به زندانهاى مخوف افکندند. بى‏تردید این زندانها نتیجه رویارویى آن بزرگوار به چهار خلیفه عباسى (المستعین بالله، المعتز بالله، المهتدى بالله، المعتمد بالله) بود; مبارزاتى که نگاهى گذرا بدان سودمند مى‏نماید: 1- مرحوم کلینى مى‏نویسد: امام عسکرى (ع) را نزد على بن «نارمش‏» زندانى کردند. او ناصبى بود و بر آل ابى طالب سخت مى‏گرفت. درباریان به وى سفارش کردند که بر حضرت سخت‏بگیرد; ولى هنوز یک روز از زندانى شدن امام نگذشته بود که ابن نارمش تحول یافت و چنان شد که از هیبت و عظمت امام چشم از زمین برنمى‏داشت. چندى بعد، المستعین، خلیفه عباسى، تصمیم گرفت‏حضرت را به قتل برساند. او به سعید دربان دستور داد امام (ع) را سمت کوفه برده، در راه نابود سازد. این خبر میان شیعیان منتشر شد. پاکدلان ضمن نامه‏اى حضرت را از این تصمیم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنین نوشت: من از خدا خواستم این طاغوت را تا سه روز دیگر از میان بردارد. دعاى امام به اجابت رسید و روز سوم ترکها المستعین را از خلافت‏برکنار کردند. 2- ابى هاشم جعفرى مى‏گوید: من همراه امام عسکرى (ع) در زندان مهتدى بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، این طاغوت مى‏خواهد امشب مرا به قتل برساند; ولى در این شب، عمرش پایان مى‏یابد. او فرزندى ندارد; ولى خداوند به من فرزندى عنایت‏خواهد کرد. خلیفه، بامداد، به وسیله‏ى ترکان به قتل رسید، ناآگاهان با معتمد بیعت کردند و ما سالم ماندیم. 3- وقتى «معتمد»، خلیفه عباسى، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان على بن حزین فرستاد، پیوسته از حال وى مى‏پرسید و على بن حزین پاسخ مى‏داد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت مى‏گذراند. معتمد روزى تصمیم گرفت امام (ع) را آزاد سازد. على بن حزین پیام معتمد را به حضرت ابلاغ کرد. حضرت از زندان بیرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نیز به وى بپیوندد. على بن حزین گفت: منتظر نمانید، تنها فرمان آزادى شما آمده است. امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگیر شدیم و مى‏دانى که اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ این پیام سبب شد معتمد با آزادى جعفر نیز موافقت کند. صمیرى مى‏گوید امام در حال بیرون رفتن این آیه را تلاوت فرمود: (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون)(صف، 61: 8) اراده مى‏کنند نور الهى را با دهانهاشان خاموش کنند، اما خداوند نورش را کامل مى‏کند، هرچند کافران را ناخوشایند باشد. سالهاى زندان بر امام بسیار سخت مى‏گذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسیار وحشت‏زا بود. در یکى از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصیحت کرد و ضمن یادآورى شخصیت الهى حضرت، او را از بدرفتارى باز داشت. مرد گفت: تصمیم دارم وى را میان درندگان بیفکنم. آنگاه از مسؤولان اجازه گرفت و حضرت را میان درندگان افکند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بى‏هیچ آزارى پیرامونش حلقه زدند.

 

منبع:

ماهنامه کوثر شماره 28

زیارت امام حسن عسکرى علیه السلام

زیارت امام حسن عسکرى علیه السلام

 

شهادت امام حسن عسکری
 
این زیارت را با صدای استاد فرهمند از اینجا بشنوید

شیخ به سند معتبر از آن حضرت روایت کرده که فرمود قبر من در سُرّ مَن راءى امان است از براى اهل دو جانب از بلاها و عذاب خدا مجلسى اوّل اهل دو جانب را به شیعه و سنّى معنى کرده و فرموده که برکت آن حضرت دوست و دشمن را احاطه فرموده است چنانکه قبر کاظمین علیه السلام سبب امان بغداد شد الخ و سیّد بن طاوس فرموده چون خواستى زیارت کنى حضرت عسکرى علیه السلام را بجا آور جمیع آنچه را که در زیارت پدرش حضرت هادى علیه السلام

بجا مى آوردى پس بایست نزد ضریح آن حضرت و بگو:

 

 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ

سلام بر تو اى مولا و سرور من

یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی الْهادِىَ الْمُهْتَدِىَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ

اى ابا محمد حسن بن على هادى راه یافته و رحمت خدا و برکاتش نیز بر تو باد

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَوْلِیآئِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ

سلام بر تو اى ولى و نماینده خدا و فرزند اولیاء او سلام بر تو اى حجت خدا

وَابْنَ حُجَجِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللَّهِ وَابْنَ اَصْفِیآئِهِ اَلسَّلامُ

و فرزند حجتهاى خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و زاده برگزیدگانش سلام

عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ وَابْنَ خُلَفآئِهِ وَاَبا خَلیفَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ

بر تو اى جانشین خدا و فرزند جانشینانش و پدر جانشین او سلام بر تو اى فرزند

خاتَمِ النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا

خاتم پیمبران سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى

بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ

فرزند امیر مؤ منان سلام بر تو اى فرزند بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیْکَ یَا بْنَ الاَْئِمَّةِ الْهادینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ الاَْوْصِیآءِ

بر تو اى فرزند امامان راهنما سلام بر تو اى فرزند اوصیاى

الرّاشِدینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ

با رشد و هدایت سلام بر تو اى نگهبان پرهیزکاران سلام بر تو اى پیشواى

الْفآئِزینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رُکْنَ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فَرَجَ

رستگاران سلام بر تو اى پایه و رکن اهل ایمان سلام بر تو اى گشایش ده

الْمَلْهُوفینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الاَْنْبِیآءِ الْمُنْتَجَبینَ اَلسَّلامُ

اندوهناکان سلام بر تو اى وارث پیمبران برگزیده سلام

عَلَیْکَ یا خازِنَ عِلْمِ وَصِىِّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الدّاعى

بر تو اى خزینه دار علم وصى رسول خدا سلام بر تو اى دعوت کننده

بِحُکْمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النّاطِقُ بِکِتابِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

به حکم خدا سلام بر تو اى گویاى به کتاب خدا (قرآن ) سلام بر تو اى

حُجَّةَ الْحُجَجِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا هادِىَ الاُْمَمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ

حجت حجتهاى الهى سلام بر تو اى راهنماى ملتها سلام بر تو اى واسطه

النِّعَمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْبَةَ الْعِلْمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ الْحِلْمِ

و سرپرست نعمتها سلام بر تو اى گنجینه دانش سلام بر تو اى کشتى حلم و بردبارى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الظّاهِرَةِ لِلْعاقِلِ حُجَّتُهُ وَالثّابِتَةِ

سلام بر تو اى پدر امام منتظر آنکس که حجت و نشانه اش براى شخص خردمند آشکار و

فِى الْیَقینِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ اَعْیُنِالظّالِمینَ وَالْمُغَیَّبِ عَنْ

معرفتش به یقین ثابت و مسلم است آنکه در پرده است از دیده ستمکاران و آن غایب و پنهان از

دَوْلَةِ الْفاسِقینَ وَالْمُعیدِ رَبُّنا بِهِ الاِْسْلامَ جَدیداً بَعْدَ الاِْنْطِماسِ

حکومت و دولت اهل فسق و عصیان و آنکس که پروردگار ما بوسیله اش دین اسلام را بصورت تازه و نوى باز گرداند پس از فرسودگى

وَالْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاِْنْدِراسِ اَشْهَدُ یامَوْلاىَ اَنَّکَ اَقَمْتَ الصّلوةَ

و قرآن را تر و تازه باز آرد پس از کهنگى گواهى دهم اى سرور من که براستى تو برپاداشتى نماز را

وَآتَیْتَ الزَّکاةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَدَعَوْتَ اِلى

و پرداختى زکات را و امر کردى به معروف و نهى کردى از منکر (کار زشت ) و دعوت کردى

سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى

مردم را به راه پروردگارت به فرزانگى و پند نیک و پرستش کردى خدا را از روى اخلاص تا

اَتیکَ الْیَقینُ اَسْئَلُ اللَّهَ بِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ اَنْ یَتَقَبَّلَ زِیارَتى

مرگت فرا رسید از خدا خواهم بدان منزلت و مقامى که شما در نزد او دارید که بپذیرد زیارتى را که من

لَکُمْ وَیَشْکُرَ سَعْیى اِلَیْکُمْ وَیَسْتَجیبَ دُعائى بِکُمْ وَیَجْعَلَنى مِنْ

از شما کردم و قدردانى کند از سعى و کوششم براى رسیدن به درگاه شماو اجابت کند دعایم را بوسیله شما و قرارم دهد

اَنْصارِ الْحَقِّ وَاَتْباعِهِ وَاَشْیاعِهِ وَمَوالیهِ وَمُحِبّیهِ وَالسَّلامُ عَلَیْکَ

از یاوران حق و پیروان و همراهان و دوستان و دوست دارانش و سلام بر تو

وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ پس ببوس ضریحش را و بگذار طرف راست صورت خود را بر

و رحمت خدا و برکاتش

آن پس طرف چپ را گذار و بگو: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ

خدایا درود فرست بر آقاى ما محمد و خاندانش

وَصَلِّ عَلى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْهادى اِلى دینِکَ وَالدّاعى اِلى

و درود فرست بر حسن بن على آن راهنماى بسوى دین تو و دعوت کننده بسوى

سَبیلِکَ عَلَمِ الْهُدى وَمَنارِ التُّقى وَمَعْدِنِ الْحِجى وَماْوَى النُّهى

راه تو پرچم هدایت و مشعل تقوى و کان عقل و جایگاه فرزانگى و خرد

وَغَیْثِ الْوَرى وَسَحابِ الْحِکْمَةِ وَبَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَوارِثِ الاَْئِمَّةِ

و باران رحمت مردم و ابر (ریزان ) حکمت و دریاى پند و وعظ و وارث امامان

وَالشَّهیدِ عَلىَ الاُْمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَالْفاضِلِ الْمُقَرَّبِ

و گواه بر امت ، آن معصوم از گناه و پاکیزه و فاضل مقرب درگاه

وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذى وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْکِتابِ وَاَ لْهَمْتَهُ فَصْلَ

و پاک از پلیدى ، آن کس که علم کتاب خود (قرآن ) را به او ارث دادى و طریقه جدا کردن بین حق و باطل

الْخِطابِ وَنَصَبْتَهُ عَلَماً لاَِهْلِ قِبْلَتِکَ وَقَرَنْتَ طاعَتَهُ بِطاعَتِکَ

و داورى آن را به او الهام فرمودى و او را پرچم و نشانه اهل قبله خود قرار دادى مقرون ساختى فرمانبردارى او را به فرمانبردارى خود

وَفَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلى جَمیعِ خَلیقَتِکَ اَللّهُمَّ فَکَما اَنابَ بِحُسْنِ

و واجب کردى دوستیش را بر همه آفریدگانت خدایا چنانچه او دل بست با

الاِْخْلاصِ فى تَوْحیدِکَ وَاَرْدى مَنْ خاضَ فى تَشْبیهِکَ وَحامى

اخلاصى پاک درتوحید تو و محکوم کرد کسى را که در اندیشه تشبیه تو (به مخلوق ) فرو رفته بود و حمایت کرد

عَنْ اَهْلِ الاْیمانِ بِکَ فَصَلِّ یا رَبِّ عَلَیْهِ صَلوةً یَلْحَقُ بِها مَحَلَّ

از ایمان دارندگان به تو پس درود فرست پروردگارا بر او درودى که او را به جایگاه

الْخاشِعینَ وَیَعْلُو فِى الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَبَلِّغْهُ مِنّا

خشوع کنندگان و فروتنان درگاهت رساند و برساند او را بدرجه جدش خاتم پیمبران و برسان به او از جانب من

تَحِیَّةً وَسَلاماً وَآتِنا مِنْ لَدُنْکَ فى مُوالاتِهِ فَضْلاً وَاِحْساناً وَمَغْفِرَةً

تحیت و سلامى و بده به ما از نزد خویش در دوستیش برترى و احسان و آمرزش

وَرِضْواناً اِنَّکَ ذُو فَضْلٍ عَظیمٍ وَمَنٍّ جَسیمٍ پس نماز زیارت بجا آور و چون

و خشنودى خود را که براستى تو داراى فضلى بزرگ و نعمتى گرانمایه هستى

فارغ شدى بگو: یا دآئِمُ یا دَیْمُومُ یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا کاشِفَ الْکَرْبِ

اى همیشگى و اى پاینده و اى زنده اى همیشه پابرجا اى برطرف کن گرفتارى

وَالْهَمِّ وَیا فارِجَ الْغَمِّ وَیا باعِثَ الرُّسُلِ وَیا صادِقَ الْوَعْدِ وَیا حَىُّ

و اندوه و اى زداینده غم و غصه اى برانگیزنده رسولان و اى راست وعده و اى زنده اى که

لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِحَبیبِکَ مُحَمَّدٍ وَوَصِیِّهِ عَلِی ابْنِ عَمِّهِ

معبودى جز تو نیست توسل جویم بدرگاه تو بوسیله حبیبت محمد و وصیّش على عموزاده

وَصِهْرِهِ عَلَى ابْنَتِهِ الَّذى خَتَمْتَ بِهِمَا الشَّرایِعَ وَفَتَحْتَ بِهِمَا

و شوهر دخترش آن دو بزرگوارى که پایان دادى به آن دو مذاهب را و گشودى به آن دو

التَّاْویلَ وَالطَّلایِعَ فَصَلِّ عَلَیْهِما صَلوةً یَشْهَدُ بِهَا الاَْوَّلُونَ

تاءویل و رازهاى سربسته قرآن را پس درود فرست بر آن دو درودى که گواهى دهند بدان پیشینیان

وَالاْخِرُونَ وَیَنْجُوبِهَا الاَْوْلِیآءُ وَالصّالِحُونَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِفاطِمَةَ

و پسینیان و نجات یابند به آن دوستان تو و شایستگان درگاهت و توسل جویم بدرگاهت بوسیله فاطمه

الزَّهْرآءِ والِدَةِ الاَْئِمَّةِ الْمَهْدِیّینَ وَسَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ الْمُشَفَّعَةِ

زهراء مادر امامان راه یافته و بانوى زنان جهانیان آنکه شفاعتش

فى شیعَةِاَوْلادِهَا الطَّیِّبینَ فَصَلِّ عَلَیْها صَلوةً دآئِمَةً اَبَدَ الاْبِدینَ

پذیرفته است درباره شیعیان فرزندان پاکش درود فرست بر او درودى همیشگى و جاویدان و تا برپا است

وَدَهْرَ الدّاهِرینَ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحَسَنِ الرَّضِىِّ الطّاهِرِالزَّکِىِّ

روزگار و توسل جویم بدرگاهت بوسیله حسن مجتبى آن امام پاک پاکیزه

وَالْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الْمَرْضِىِّ الْبَرِّ التَّقِىِّ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ

و حسین مظلوم آن امام پسندیده و نیکوکار با تقوى دو آقاى جوانان اهل بهشت

الاِْمامَیْنِ الْخَیِّرَیْنِ الطَّیِّبَیْنِ التَّقِیَّیْنِ النَّقِیَّیْنِ الطّاهِرَیْنِ الشَّهیدَیْنِ

آن دو امام برگزیده پاکیزه با تقواى بى عیب و پاک و آن دو شهید

الْمَظْلُومَیْنِ الْمَقْتُولَیْنِ فَصَلِّ عَلَیْهِما ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَما غَرَبَتْ

مظلوم کشته (راه حق ) پس درود فرست بر آن دو تا هرگاه که (جهانى برپا است و) سر زند و غروب کند خورشیدى

صَلوةً مُتَوالِیَةً مُتَتالِیَةً وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

درودى پشت سر هم و پى درپى و توسل جویم بدرگاهت به على بن الحسین

سَیِّدِالْعابِدینَ الْمَحْجُوبِ مِنْ خَوْفِ الظّالِمینَ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی

آقاى عبادت کنندگان و مستور از ترس ستمکاران و به محمد بن على

الْباقِرِ الطّاهِرِ النُّورِ الزّاهِرِ الاِْمامَیْنِ السَّیِّدَیْنِ مِفْتاحَىِ الْبَرَکاتِ

باقر آن امام پاک و آن روشنى تابناک آن دو امام بزرگ کلید هر برکت

وَمِصْباحَىِ الظُّلُماتِ فَصَلِّ عَلَیْهِما ما سَرى لَیْلٌ وَما اَضآءَ نَهارٌ

و چراغ هر تاریکى و ظلمت درود فرست بر آنها تا بگذرد شبى و بتابد روزى

صَلوةً تَغْدُو وَتَرُوحُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ عَنِ

درودى در بامداد و پسین و توسل جویم بدرگاهت بوسیله جعفر بن محمد آن راستگوى از طرف

اللَّهِ وَالنّاطِقِ فى عِلْمِ اللَّهِ وَبِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْعَبْدِ الصّالِحِ فى نَفْسِهِ

خدا و گویاى دانش خدا و به موسى بن جعفر آن بنده اى که خودبخود شایسته و صالح بود

وَالْوَصِىِّ النّاصِحِ الاِْمامَیْنِ الْهادِیَیْنِ الْمَهْدِیَّیْنِ الْوافِیَیْنِ الْکافِیَیْنِ

و آن وصى خیرخواه که هر دوى آنها دو امام راهنماى راه یافته و وافى و کافى بودند

منبع:

مفاتیح الجنان

در وصف شاًن نزول آیه هَل اتا

وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مُسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزاءً وَ لا

شُکُورًا

و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین، یتیم و اسیر می خورانند جز این نیست که شما را برای خدا اطعام می کنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم نه سپاسی.»

*****     *****    *****

انفاق، ایثار، سخاوت و جود علی(ع) زبان زد خاص و عام و حتی دشمنان آن حضرت است. آیات قرآن کریم هم چون آیة

 

 ولایت و نیز سورة مبارکة "هل اتی" گواه انفاق، ایثار، سخاوت و جود علی(ع), و خانواده بزرگوارش است. و گوهر انفاق و ایثار آنان عشق آنان به خدای متعال است . امام حسن علی الاسلام و حسین علیه السلام  در کودکی بیمار شدند.

 

 رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه دو نفر از اصحاب از آنها عیادت کرد. یکی از اصحاب به علی علیه السلام عرض کرد:

 « چه خوب بود برای شفای دو فرزندت نذری برای خدا می کردی.»


حضرت علی علیه السلام فرمود:

 « نذر می‌کنم اگر خوب شدند سه روز را روزه بگیرم.»


فاطمه (س) نیز چنین گفت.
 امام حسن و حسین علیهما السلام هم گفتند:

 

 « ما نیز سه روز روزه می گیریم.»
فضه (س)، کنیز آنان، نیز همین نذر را کرد. چندی نگذشت که امام حسن علیه السلام و حسین علیه السلام شفا یافتند .

 

همه به نذر خود وفا کردند و روزه گرفتند، اما برای افطار چیزی در خانه نبود. علی علیه السلام نزد یکی از همسایگان

 

یهودی اش که پشم‌باف بود و شمعون نام داشت رفت و گفت:

 

 « آیا حاضری دختر محمد مقداری پشم برای تو بریسد و تو در برابرش کمی جو بدهی؟»


شمعون گفت: « بله.» و به او کمی پشم داد . فاطمه علیهاسلام یک‌سوم آن پشم را ریسید و یک صاع جو از شمعون

 

گرفت. آن را آرد کرد و با آن پنج قرص نان پخت؛ برای هر نفر یک قرص نان. علی علیه السلام نماز مغرب را با پیامبر

 

 خدا گزارد و به منزل آمد. سفره را گستردند و هر پنج نفر سر سفره نشستند. هنگامی که امیرالمومنین علی علیه السلام

 

اولین تکه را کند، ناگاه مسکینی در خانه را زد و گفت:

 

 « السلام علیکم یا اهل بیت محمد. من مسلمان مسکینی هستم. از آنچه می‌خورید به من بخورانید. خداوند از نعمت‌های بهشت به شما بدهد!»

همه اهل خانه هر پنج قرص نان را به مسکین دادند، شب را گرسنه خوابیدند و چیزی جز آب نخوردند. فردای آن روز را

 

 نیز روزه گرفتند. فاطمه سلام الله علیها یک سوم دیگر از پشم را ریسید و یک صاع دیگر از جو را آرد کرد و پنج قرص

 

 نان پخت . بعد از نماز مغرب، همین که سر سفره نشستند، یتیمی به در خانه آمد و گفت:


« السلام علیکم اهل بیت محمد. من یتیمی مسلمان هستم.از آنچه می‌خورید به من نیز بدهید. خداوند شما را از نعمت های بهشتی اطعام کند.»

همه اهل خانه، آن شب را نیز گرسنه سپری کردند و چیزی جز آب نخوردند. فردا نیز همین اتفاق تکرار شد و این بار اسیری از مشرکین به در خانه آمد و گفت:

 

« السلام علیکم یا اهل بیت محمد ما را اسیر می کنید و به بند می کشید، اما به ما غذا نمی‌دهید؟»

 

آن شب نیز همه نان‌های خود را به اسیر دادند و با آب افطار کردند و گرسنه خوابیدند. فردای آن روز امام علیعلیه السلام

 

 ، امام  حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را نزد رسول صلی الله علیه خدا برد. آنها از فرط گرسنگی مانند

 

 جوجه به خود می لرزیدند. پیامبر با دیدن آنان فرمود:


 « ای اباالحسن، حالت شما مرا سخت ناراحت می کند. نزد دخترم فاطمه  علیه سلام برویم.»


نزد فاطمه علیا سلام رفتند و دیدند او در محراب خود، از گرسنگی دچار ضعف شدیدی شده و چشمانش گود افتاده است.
پیامبر او را به سینه چسباند و گفت:

 

 « به خدا پناه می‌برم. شما سه روز است که گرسنه‌اید!»
جبرئیل نازل شد و گفت:

 

 « ای محمد، آنچه را خداوند برای تو در باره اهل بیت مهیا ساخته است، بگیر.»
پیامبر فرمود:« چیست؟ »


جبرئیل  علیه الاسلام آیات آغازین سوره‌ی « هل اتی » را قرائت کرد تا رسید به آیه

 

« انّ هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا.»


در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام آمده است که جبرئیل در روز چهارم با ظرفی پر از گوشت فرود آمد. اهل بیت از

 

 آن خوردند تا سیر شدند ، ولی چیزی از غذا کاسته نشد. حسین علیه السلام با مقداری از آن غذا از خانه خارج شد. زنی

 

یهودی به او گفت:

 

 « شما که همیشه در گرسنگی به سر می برید این غذا از کجاست؟ مقداری از آن به من بده.»


حسین علیه السلام دست خود را دراز کرد که غذا را به او بدهد اما جبرئیل فرود آمد و غذا را از دست حسین گرفت و به

 

سوی آسمان برد.
پیامبر خدا فرمود: « اگر حسین نخواسته بود از این غذا به آن زن بدهد، این ظرف غذا تا روز قیامت نزد اهل بیتم

 

باقی بود؛ از آن می‌خوردند و هیچ‌گاه چیزی از آن کم نمی شد.»

 

منبع : سایت هل اتا         WWW.ZahraEmadi.Xm.COM

معجزات سوره یس

از حضرت رسول اکرم  {صلی الله علیه و آله} روایت شده است که فرمودند : هر چیزی را قلبی ست

و قلب قران سوره یاسین است

*************

هر کس آن را بخواند ثواب  22  مرتبه ختم قران را به او دهند . یاسین سوره ای ست که هم خواننده و هم شنونده او در روز قیامت شفاعت میکنند

 هر کسی شبها این سوره را بخواند صبح که از خواب برخیزد تمامی گناهانش آمرزیده شده است

  و اگر روز ها این سوره را بخواند در روز قیامت با او حساب نمی کنند ودر امان الهی باشد

 خواندن این این سوره در روز و شب باعث میشو خداوند متعال بر او توفیق دهد که در شبانه روز مرتکب گناه و معصیت نشود

 اگر این سوره را همراه با آیه الکرسی و توحید در مقبره ای بخوانید خداوند عذاب را در آن مقبره در آن روز سبک گردانند

 . هر کسی این سوره را بخواند چنان یاشد که  20  حج گذارده باشد و هر که بشنود چنان باشد که  20000 بیست هزار دینار در راه خدا صدقه داده باشد 

 و از امام جعفر صادق  علیه السلام نقل است که فرمودند : به جهت کفایت تمام مهمّات  21  مرتبه خواتده شود

  اگر این سوره را برای حفظ ایمان و سلامتی و تقویت حافظه هفت 7 بار با زعفران و گلاب بنویسید و بشویید و در هفت روز بخورید  تأثیر عجیبی دارد بطوری که هر چه بشنوند به خاطر بسپارد ... و اگر کسی زندگی و احوالاتش بسته باشد  با سحر و جادو   گشاده گردد .  وهرکس از این آب بخورد در چشم دیگران عزیز و

محترم گردد و با هر کسی بجنگد پیروز شود

و هر کسی که صبح و شام این سوره را بخواند آن روز که دلها می میرد دل او زنده است . و هرکه این سوره را در صبح بخواند تا شب خوشحال است و اگر شب بخواند تا صبح شادمان است

هر که این سوره را بنویسد و بشوید و بخورد  1000  نور  و  1000  یقین  و  1000 حکمت و  1000  رحمت  و 1000  درجه بر او فرود آید  و  1000  بدی و زشتی از او بیرون آید .  هر مسلمانی که این سوره را بخواند بهر نیت و حاجتی ، حاجت روا شود ، و اگر ترسان باشئد ایمن شود ، و اگر گرسنه باشد سیر شود ، اگر تشنه باشد سیراب گردد ، و اگر غمگین باشد شادمان شود ، و هنگام غرق شدن این سوره را بخواند نجات یابد ، و اگر بر سر قبر فردی گناه کار بخواند خداوند عذاب او را سبک گرداند ، و اگر کسیرا قرضی باشد مداومت بر خواندن آن کند  انشا الله تعالی به زودی قرض ادا شود . خیر و برکت فراوان برای خواننده ی آن است

و آن را   ( دافعه و قاضیه )   نیز نامند . زیرا بدیها را دفع میکند و حاجات را قضا میکند

 

منبع : سایت هل اتا          WWW.ZahraEmadi.Xm.COM

معجزات سوره توحید

از حضرت رسول اکرم  {صلی الله علیه و آله} روایت شده است که فرمودند : خواننده ی سوره توحید

 بهشت بر او واجب میشود

*************

 این سوره برابری می کند با ثلث قران زیرا ثلث قرآن در باره توحید سخن گفته است یعنی یک سوم قران پس سوره توحید هم ثلث قران است و یک سوم ضرب در 3 میشود سه سوم پس برابر است با کل قران

هرکس با اخلاص این سوره را بخواند ،خداوند گوشت اورا بر آتش حرام گردانند

 و اورا به عدد اموات و گذشتگان پاداش دهد

و خداوند به نظر رحمت بر وی بنگرد

و هر چه از خدا بخواهد به او طلب کند

اگرکسی یک بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگر کسی دو بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگرکسی سه بار این سوره را بخواند : خداوند به او برکت دهد

اگر کسی بر قرائت  این سوره مداومت نماید

 صاحب اخلاص میگردد : خداوند به او برکت دهد

 

منبع : سایت هل اتا        WWW.ZahraEmadi.Xm.COM