بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

بوی گل یاس

اطلاع رسانی مکتب اهل بیت علیه السلام

مسواک زدن فوائد و کیفیت و اوقات آن

مسواک زدن (فوائد و کیفیت و اوقات آن)

 

» 1 ـ در فضیلت مسواک 


    و فـوائد آن اخبار زیادى است که بخاطر تبرک به بعضى از آنها اشاره میکنیم از جمله آن خبر مشهور است که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت شده که آن حضرت فرمود :

فِقْهُ الرِّضَا ، علیه السلام رُوِیَ أَنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه وآله وسلم قَالَ لَوْ لَا أَنْ یَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی لَأَوْجَبْتُ السِّوَاکَ فِی کُلِّ صَلَاةٍ وَهُوَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ

   اگر نبود که کار بر امت من مشکل مى شد همانا بر آنان واجب مى کردم که براى هر نماز مسواک کنند .
مستدرک الوسائل ج1 ص365
 
 
    در روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود :
 
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ فِی السِّوَاکِ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً هُوَ مِنَ السُّنَّةِ وَمَطْهَرَةٌ لِلْفَمِ وَمَجْلَاةٌ لِلْبَصَرِ وَیُرْضِی الرَّبَّ وَیَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَیَزِیدُ فِی الْحِفْظِ وَیُبَیِّضُ الْأَسْنَانَ وَیُضَاعِفُ الْحَسَنَاتِ وَیَذْهَبُ بِالْحَفْرِ وَیَشُدُّ اللِّثَةَ وَیُشَهِّی الطَّعَامَ وَتَفْرَحُ بِهِ الْمَلَائِکَةُ
   در مسواک دوازده خصلت است : دهان را پاکیزه مى سازد و روشناى و دید چشم را زیادتر مى کند و موجب خشنودى پروردگار است ، بلغم را کم میکند ، حافـظه را زیاد مى کند ، دندان ها را سفید مى کند ، حسنات (شاید خوشبو شدن دهان) را مضاعف مى کند ، و آنچه را که بر دندان ها جمع شده و باعث خرابى دندان مى شود از بین میبرد ، و لثه را محکم مى سازد و اشتهاء طعام مى آورد ، و سنت بپا داشته مى شود و باعث خوشحالى ملائکه مى شود .
کافى ج6 ص495
 
 
عَنِ الْبَاقِرِ وَالصَّادِقِ علیه السلام رَکْعَتَانِ بِالسِّوَاکِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً بِغَیْرِ سِوَاکٍ
 
و دو رکعت نماز که با دهان مسواک زده خوانده شود نزد خدا محبوب تر است از هفتاد رکعت بدون مسواک .
مستدرک الوسائل ج1 ص365
 
و در ثواب الاعمال از امام صادق علیه السّلام روایت شده که آن حضرت از پدرش امام باقر علیه السّلام روایت نموده که فرمود :
 
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی السِّوَاکِ لَأَبَاتُوهُ مَعَهُمْ فِی لِحَافٍ
   اگر مردم خوبى هاى مسواک را مى دانستند آن را با خود ببستر میبردند .
وسائل الشیعة ج2 ص12
 
در روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام فرمود :
 
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ السِّوَاکُ
   از سنت انبیاء مسواک نمودن است .
کافى ج3 ص23
 
در روایت شده که حضرت امام باقر علیه السلام فرمود :
 
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام فِی السِّوَاکِ قَالَ لَا تَدَعْهُ فِی کُلِّ ثَلَاثٍ وَلَوْ أَنْ تُمِرَّهُ مَرَّةً
   مسواک زدن را در هر سه وقت ترک نکن ، و (مسواک کن) لو به گرداندن یک مرتبه (آب) در دهان .
کافى ج3 ص23
 
» 2 ـ و اما کیفیت و آداب آن
 
مستحب است که با چوب اراک مسواک شود و اگر یافـت نشد و یا دست یافتن به آن مشکل بود با چیز دیگر حتى با انگشت ، و مستحب است که هنگام مسواک این دعا را بخواند :
 
 
الْقـُطْبُ الرَّاوَنْدِیُّ فـِی دَعَوَاتِهِ الدُّعَاءُ عِنْدَ السِّوَاکِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَلَاوَةَ نِعْمَتِکَ وَأَذِقْنِی بَرْدَ رَوْحِکَ وَأَطْلِقْ لِسَانِی بِمُنَاجَاتِکَ وَقَرِّبْنِی مِنْکَ مَجْلِساً وَارْفَعْ ذِکْرِی فِی الْأَوَّلِینَ اللَّهُمَّ یَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَیَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى حَوِّلْنَا مِمَّا تَکْرَهُ إِلَى مَا تُحِبُّ وَتَرْضَى وَإِنْ کَانَتِ الْقـُلُوبُ قَاسِیَةً وَإِنْ کَانَتِ الْأَعْیُنُ جَامِدَةً وَإِنْ کُنَّا أَوْلَى بِالْعَذَابِ فـَأَنْتَ أَوْلَى بِالْمَغْفـِرَةِ اللَّهُمَّ أَحْیِنِی فـِی عَافـِیَةٍ وَأَمِتْنِی فِی عَافِیَةٍ
مستدرک الوسائل ج1 ص371
 
» 3 ـ و اما اوقات مسواک 

    آنچه از اخبار و روایات بدست مى آید استحباب مسواک در هر وضوئى و هر نمازى و هنگام خواب در شب و هنگام بر خواستن از خواب و قـبل از نماز صبح است و احتمال هم دارد که این سه مرتبه مسواک در شب از مسواک هنگام وضو و نماز صبح کفایت کند .
    و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرموده است :
 
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ زَکَرِیَّا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ عَلَیْکُمْ بِالسِّوَاک ...
   بر شما باد بمسواک کردن .
وسائل الشیعة ج2 ص14
 

رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود :

الْبِحَارُ ، عَنْ أَعْلَامِ الدِّینِ لِلدَّیْلَمِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله وسلم إِنَّ أَفْوَاهَکُمْ طُرُقُ الْقُرْآنِ فـَطَیِّبُوهَا بِالسِّوَاکِ فـَإِنَّ صَلَاةً عَلَى أَثَرِ السِّوَاکِ خَیْرٌ مِنْ خَمْسٍ وَسَبْعِینَ صَلَاةً بِغَیْرِ سِوَاکٍ

   یک نماز که قـبلش مسواک کرده باشى بهتر از هفـتاد و پنج نماز است که قبل از آن مسواک نکرده باشى .
مستدرک الوسائل ج1 ص365
 

کرامتى عجیب و خوابى عجیبتر

کرامتى عجیب و خوابى عجیبتر

 

مدینه

 

به سال پانصد و پنجاه و هفت هجرى مردى از اتابکان شام به نام نور الدین محمودبن زنگى بر شام و حجاز حکومت داشت، او حاکمى بود نیکوکار و اهل تهجد و شب زنده‏دارى، شبى پس از تهجد و اعمال شب به خواب رفت و رسول خدا (ص) را در خواب دید.

آن حضرت دو نفر آدم سرخ پوست را به نورالدین نشان داد و فرمود: مرا از دست این دو نفر نجات بده: «یا نورالدین انقذنى من هذین الرجلین» نورالدین با وحشت از خواب پرید، وضو گرفت و نماز خواند و بخوابد رفت، باز آن حضرت را در خواب دید که مى‏فرمود: مر از دست این دو نفر نجات بده.

نورالدین باز از خواب پرید و مات و مبهوت درباره خواب فکر مى‏کرد دفعه سوم که به خواب رفت باز حضرت را در خواب دید که فرمود: مرا از دست این دو نفر نجات بده، دیگر خواب به چشمانش نرفت.

او وزیر صالح و نیکوکارى بنام جمال الدین موصلى داشت، فرستاد وزیر را بیدار کرده و آوردند، او خواب عجیب خود را با وزیرش در میان گذاشت. وزیر گفت: خواب عجیبى است لابد در مدینه اتفاقى افتاده که علاج آن از تو ساخته است، دیگر توقف روا نیست، هم اکنون باید به طرف مدینه حرکت کنى، خوابت را نیز به کسى نگو.

نورالدین همان شب با بیست نفر و وزیرش به مدینه حرکت کردند پول زیادى نیز با خود به همراه برد، این کاروان پس از شانزده روز به مدینه رسید، چون به نزدیک مدینه رسید، در خارج آن غسل کرد، بعد داخل شهر شد در روضه ما بین قبر شریف و منبر آن حضرت نماز خواند و آنگاه نشست و نمى‏دانست چه کار بکند.

شب اول فرا رسید، در اولین شب رعد و برق عجیبى در آسمان پیدا شد، و زمین چنان بشدت لرزید که نزدیک بود، کوهها از جا کنده شود، چون صبح شد مردم در مسجد جمع شدند.

وزیر به مردم گفت سلطان به قصد زیارت رسول خدا (ص) به مدینه آمده و با خود پول زیادى آورده که به اهل مدینه (حرم الرسول) تقسیم خواهد کرد از آمدن به محضر سلطان غفلت نکنید.

ما دو نفر مسیحى هستیم، پادشاه نصارى و کشیش بزرگ، ما را به صورت و زىّ (لباس) حاجیان به اینجا فرستاده و پول زیادى به ما داده تا جسد شریف حضرت رسول را بیرون آورده و به اسپانیا (اندلس) ببریم.

مردم گروه گروه مى‏آمدند، نورالدین به آنها جایزه مى‏داد و در قیافه‏شان دقت مى‏کرد تا مگر آن دو نفر را که درخواب دیده بود پیدا کند، همه آمده و پول گرفتند ولى آن دو قیافه پیدا نشدند، نورالدین به مأموران گفت: آیا کسى ماند که پول نگرفته باشد؟ گفتند: نه. مگر دو نفر از اهل مغرب که آنها هم پول نمى‏گیرند. دو مرد نیکو کارند و بى نیاز، بهمه اهل حاجت کمک مى‏کنند، پیوسته روزه مى‏گیرند و دائم الجماعه هستند، گفت: آن دو را نیز بیاورید، چون حاضر شدند، دید همانها هستند که رسول خدا (ص) در خواب نشان داده است .

نورالدین پرسید شما اهل کجاهستید؟ گفتند: از بلاد مغرب (اروپا) براى حج آمده‏ایم، قصد داریم که امسال در مدینه در محضر رسول خدا (ص) باشیم. گفت: راست بگوئید قصّه شما چیست، آن دو ساکت شدند، پرسید منزل شما کجاست؟ گفتند: در کاروانسرائى نزدیک حجره شریفه حضرت رسول (ص).

نورالدین آنها را در آنجا نگاه داشت و خود به منزل آنها آمد، دید در منزل آنها پول زیاد و دو عدد توبره و مقدارى کتاب و یک عدد حصیر است. در اینجا حاضران شروع به تعریف و تمجید آن دو نفر کر دند که اهل شهر از آنها بسیار خوبى دیده‏اند و هر روز در زیارت آن حضرت و زیارت بقیع هستند و هر هفته به زیارت مسجد «قبا» مى‏روند، نورالدین گفت: سبحان الله.

آنگاه وى به کاویدن در منزل آنها پرداخت و چون حصیر را برداشت سردابى ظاهر شد که بطرف حجره شریفه قبر حضرت رسول (ص) مى‏رفت، حاضران از دیدن سرداب که به طرف قبر آن حضرت کنده شده به وحشت افتادند.

نورالدین پس از احضار آن دو گفت: جریان خودتان را باز گوئید، بعد آن دو را به شدت شلاق زدند.

بالاخره آنها در اثر شلاق به سخن درآمده و گفتند: ما دو نفر مسیحى هستیم، پادشاه نصارى و کشیش بزرگ، ما را به صورت و زىّ (لباس) حاجیان به اینجا فرستاده و پول زیادى به ما داده تا جسد شریف حضرت رسول را بیرون آورده و به اسپانیا (اندلس) ببریم.

لذا در این کاروانسرا که نزدیک قبر آن حضرت است منزل گرفته‏ایم، ما شبها این سرداب را مى‏کندیم، روزها به بهانه زیارت بقیع، خاک آنرا در میان قبور مى‏پاشیدیم و مدتى است که این کار را مى‏کنیم و چون به حجره شریفه نزدیک شدیم، رعد و برق و زلزله ما را هراسان کرد.

نورالدین فرداى آنروز، آن دو را در میان مردم حاضر کرد و در حضور مردم از آنها اقرار گرفت، آن وقت خواب رسول (ص) را به نظر آورد که آنحضرت او را براى رفع این مشکل اهل دانسته است به شدت گریه کرد.

بعد فرمان داد هر دو نفر را در کنار حجره شریفه گردن زدند، سپس دستور داد، سرب زیادى آماده کردند و در اطراف حجره شریفه خندقى کندند که به آب رسید، بعد سرب را ذوب کرده و در آن خندق ریختند که به حکم حصارى در اطراف حجره شریفه شد، بعد از این کار به شام محل حکومت خویش بازگشت.

ناگفته نماند: این خواب و این معجزه را مرحوم محدث نورى در دارالسلام ج 2 ص 109 از کتاب تحفة الازهار سید ضامن مدنى نقل کرده و گوید: در آن سال فضل بن امیر هاشم حاکم مدینه بود.

و نیز سمهودى آنرا در کتاب وفاءالوفاء ج 2 ص 648 نقل کرده و بچند منبع نیز اشاره نموده است و تصریح کرده که نورالدین محمودبن زنگى در سال پانصد و پنجاه و هفت هجرى به مدینه آمده است .

و نیز ناگفته نماند: نورالدین محمود بن زنگى از اتابکان شام است که از سال پانصد و چهل تا پانصد و هفتاد و هفت در شام حکومت کردند، نورالدین محمود یکى از سرشناسان آن سلسله است، ابن اثیر در تاریخ کامل ج 9 حالات او را بتفصیل نقل کرده است .

منبع:

خاندان وحى، سید على اکبر قریشى

به بهانه دلخوشی امام عصر اباصالح المهدی عج

 

چندی پیش پیامی از شما دیدم در رابطه با قراردادن

(( نجوای ... سرود ...صبگاهی منتظران ظهور منتظر ... امام غایب از نظر ... همه مهر و همه عشق ... یوسف فاطمه علیه سلام ))

که حالا  شما منتظران آن حضرت این دعای زیبا را از سایت هل اتا 

کلیک کنید و دریافت کنید 626.2KB

التماس دعا

گزیده‎ای از نظرات مخالف و موافق در مورد ویژه‎نامه خرافات در عزاد

گزیده‎ای از نظرات مخالف و موافق در مورد ویژه‎نامه خرافات در عزاداری

 

عزاداری، امام حسین

 

گزیده‎ای از نظرات مخالفین

- یک سؤال: چطور بوده که در زمان امام صادق با وجود اینکه هر کس به زیارت امام حسین (ع) می‎رفت ممکن بود جونش از دست بده یا در زمان امام هادی(ع) شرایطی را که حاکم آن موقع برای زیارت می‎گذاشت مانند دادن پول، قطع کردن دست و پا و ... باز هم مردم می‎رفتند و حاضر بودند این موارد را به جان خود بخرند و به زیارت امام حسین بروند.

- حالا سؤال من این است مگر ضرر به جان و بدنشان نبوده پس چرا امام صادق و امام هادى هیچ عکس العملی در قبال این مردمی که به زیارت می‎رفتند با وجود قطع کردن دست و ... نشان ندادند و بالعکس آنها را تشویق می‎کردند؟ بنده آدرس دقیق صحبت‎های خود را ندارم ولی می‎دانم که تمام این صحبت‎ها در تاریخ طبری به طور مفصل آمده است.

- بهتر است نظر مخالفان مطالب و مقالات خود را هم بنویسید تا حداقل در کشوری که از دموکراسی و آزادی اندیشه دم می‎زنند این مسئله تا حدی رعایت شود.

- 4 کتاب اصلی شیعه می‎گویند قمه‎زنی برای امام حسین (ع) جایز می‎باشد آیت الله خراسانی مرجع ما می‎گوید قمه و زنجیر زنی واجب است .

- قمه‎زنی را تاسی به زینب کبری می‎دانند که با دیدن راس برادر به روی نیزه آگاهانه سر را به محمل کوبید و خون جاری شد. روایت است که در عزاداری افراط نکنیم مگر برای سیدالشهدا. می‎دانم گاهی سوءتفاهم می‎شود اما والله قضیه امام حسین غیر از بقیه امور است بیایید احتیاط کنیم این کار عشق است و عشق جرم...؟

- آیا شکل ظاهری نماز خواندن مسلمانان از دیدگاه غربی‎ها و خیلی از بی دین‎ها مورد تمسخر قرار نمی‎گیرد؟ پس ما باید آن را کنار بگذاریم؟ آنجا که امام زمان می‎فرمایند من بر مصیبت جدم گریه می‎کنم تا اشک‎هایم تمام می‎شود و پس از آن خون گریه می‎کنم حضرت اغراق می‎کنند به درستی که این طور نیست و مصیبت بسیار بزرگ است و کسی که این کار را می‎کند از روی خلوص و ناراحتی‎اش است و نباید جلوگیری شود و چه بسا فرج شیعیان به وسیله عزاداری برای امام حسین (ع) انجام شود .

- با سلام می‎دانید که آیت الله وحید و بهجت مستحب می‎دانند ... و آقای سیستانی هم در روز عاشورا همین طور با آرزوی میانه‎روی در دین و پرهیز از تفریط و پیروی از مراجع تقلید .

- تمام چیزهایی که شما گفتید مخالف نظر مرجع عالی قدر شیعه حضرت آیت الله سیستانی است.

- با سلام چرا یک طرفه به قاضی می‎روید؟ من هم با علنی کردن این کار مخالفم ولی!!! همین الان چند تن از مراجع تقلید جواز به این کار دادند. چرا این‎ها را مطرح نمی‎کنید؟ آیا این قدر که استکبار بر علیه اعتقادات ما کار می‎کند، ما از اعتقاداتمان دفاع می‎کنیم؟ آیا ما اگر قمه‎زنی را تعطیل کنیم و فردایی آنها بگویند سینه‎زنی هم بد است! ما هم باید آن را کنار بگذاریم و شما بگیرید و بروید تا آخر کار که فردا تمام این مراسمات را جمع کنیم؟ ای کاش مسئولان فرهنگی ما کمی کار می‎کردند؟

- چند وقت پیش تو مجلس یکی از سخنرانان در مورد قمه‎زنی صحبت می‎کرد یکی از جوانان بسیار از این کار دفاع می‎کرد و می‎گفت اگه قمه‎زنی رو کنار بگذاریم فردا می‎گویند سینه‎زنی و لباس سیاه رو کنار بگذارید ولی متاسفانه آقای سخنران نتونستند دلیل قانع کننده‎ای برای حرمت این کار بیارند و فقط استدلال می‎کردند که وجهه سیاسی خوبی ندارد ای کاش روحانیون ما بیشتر با این مسئله آشنا بودند و جواب‎های منطقی‎تر و محکمتری می‎دادند مثل کاری که شما می‎کنید خدا خیرتان بدهد.

- با عرض سلام می‎خواستم بگویم به این نکته توجه کنید که بیشترین و یا همه تبلیغات بر ضد عزاداری مخصوصا قمه‎زنی توسط وهابیان صورت می‎گیرد و ما باید حواسمان باشد که عامل دست آنها نشویم و اگر بگوییم آنان ما را مسخره می‎کنند کار دشمن مسخره نمودن است نه تشویق. آنان خدا و رسول را نیز مسخره می‎کنند پس دست برداریم؟

ادامه مطلب ...

متمهدیان و مدعیان مهدویت

متمهدیان و مدعیان مهدویت

 

مهدی

 

اشاره

نوشتار حاضر در ادامه مجموعه مقالاتی است که از چندی پیش در واکاوی و شناخت یکی از جدی ترین آسیبها و آفتهای تنیده شده با فرهنگ مهدویت، یعنی فرقه ها و مدعیان دروغین مهدویت، یه صورت سلسله وار تقدیم شما کاربران عزیز می شود. در مقالات گذشته چنانکه دیدیم دعاوی و هویت پاره ای از فرق یاد شده در ترازوی نقد فرو ریخت؛ اینک برآنیم تا مدعیات کذب و هویت پوچین برخی دیگر از این فرقه ها را بر آفتاب افکنیم؛ پس با ما همراه باشید.

 

ناووسیه:

فرقه ناووسیه معتقد به مهدویت امام صادق(ع) (شهادت 148هـ.) شدند؛ یعنى معتقدند حضرتش زنده و غایب است. مرادشان از مهدى، مفهوم نجات‏بخش است.(1) ناووس از مردم بصره بود و وى را عبدالله‏بن ناووس یا عجدون‏بن ناووس هم مى‏گفتند.(2)

گروهى معروف به جعفریه هم به امامت، غیبت و رجعت امام جعفر صادق(ع) معتقد بودند؛ که رئیس این فرقه عبدالرحمن‏بن محمد، از دانشمندان و متکلمان شیعه بود. اما این ادعا نسبت به امام صادق(ع) درست نیست. چرا که:

اولاً: حضرت به شهادت رسیده و این امر در تاریخ ثبت شده است.

ثانیاً: اگر شک در شهادت حضرت بکنیم؛ باید شک در شهادت پدران و اجداد بزرگوارش هم بکنیم؛ و آن وقت است که باید مانند غلات و مُفَوِّضه منکر شهادت امام على(ع) و امام حسین(ع) شویم؛ در صورتى که این سفسطه است.(3)

ثالثاً: این گروه پس از چندى از بین رفتند و الآن وجود خارجى ندارند.

رابعاً: خود امام صادق(ع) مى‏فرماید: «هنگامى که سه اسم محمد، على و حسن، به طور متوالى در ائمه(ع) جمع شد، چهارمى آنان قائم است».

مفضل‏بن عمر گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدم و عرض نمودم: اى آقاى من! کاش جانشین خودت را به ما معرفى مى‏نمودى. فرمود: «اى مفضّل! امام بعد از من فرزندم «موسى» است و امام خلف و موعود منتظر (م ح م د)، فرزند «حسن‏بن على‏بن محمدبن على‏بن موسى» است.»(4)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. الغیبة، شیخ طوسى، ص 192 و ملل و النحل، شهرستانى، ج 1، ص 166 و نجم الثاقب، نورى، ص 215.

2. تاریخ ادیان و مذاهب، مبلغى آبادانى، ج 3، ص 1251، قم، انتشارات منطق، 1373 ش.

3. مهدى موعود(عج)، على دوانى، ص 423، ترجمه جلد 13 بحارالانوار، مجلسى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پانزدهم.

4. کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 334، ح 4.

 

منبع:

محمدرضا نصورى، مجله انتظار، شماره 8